کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

تولد بزررررررررررررررررگ

1392/2/1 13:10
نویسنده : مامی کیانا
7,415 بازدید
اشتراک گذاری

تولد كيانا جون با چند روز تاخير از تاريخ اصلي روز جمعه دومين روز از بهار سال 1392 برگزار شد.

اين تاخير هم چند دليل داشت اول از همه اينكه دم عيدي همه سرشون حسابي شلوغ بود ، از همه بيشتر خودم.

و ديگه اينكه به مهمونهاي راه دورمون دسترسي نداشتيم آخه بابايي و ماماني و عمو جونها بايد از تهران ميومدند و اقوام باباكاوه اكثرا ساكن بهشهر هستند. براي همين مهموني رو انداختيم تو تعطيلات تا همه بتونند تو جشنمون شركت داشته باشند.

ولي دقيقا يكروز قبل از مهموني يكي از بستگانمون كه تو بستر بيماري بود فوت كرد و تعدادي از مهمونهامون بخاطر شركت تو مراسم تدفين و ختم نتونستند بيان از جمله مامان و باباي خودم و خواهرم وبرادرم با خانواده هاشون.

در ادامه مطلب با يك پست طولاني با يك عالمه عكس همراهمون باشيد...

مهموني به صرف شام بود و تقريبا 80نفر مهمون آقا و خانوم داشتيم.بخاطر همين از تنقلات كم كرديم تا مهمونها براي كيك و شام خوشمزه جا داشته باشند و حسابي لذت ببرند.

كيانا قبل از لباس پوشيدن

قبل

كيانا بعد از لباس پوشيدن

بعد

بعد

بعد

اصلا تو عكس گرفتن با من همكاري نكرد اصلا اصلامتفکر

 مهموني ساعت 5 شروع شد و مهمونها هم كم كم تشريف آوردند.

چندتا از عكسها رو كه كيانا با دوستاش گرفته گذاشتم توروخدا نيگاه كنيد تو هيچكدوم  حواسش به عكس نيستخوشمزه

دوستان

حنانه و مهيا

مهيا جون و كيانا كه داره با تلش ور ميره و حنانه جون

ريحانه

كياناي لم داده، اميرمحمد و ريحانه جون

پويا

كيانا باچشمان بسته، محمدامين، عرفان و پويا جون

پويا

دوباره همون اكيپ و كيانايي كه صورتش توي كلاهه

پويا

دوباره همون تيم با كيانايي كه پاش تو كلاهه

از اين عكس ها فراوووووون داره محض نمونه گذاشتمزبان

با ميوه و شكلات و چاي و پاپ كرن از مهمونها پذيرايي كرديم.

با رقص و پايكوبي و آهنگ هاي درخواستي از كيانا جون ( يك دختر دارم شاه نداره ، و تولدت مبارك شماعي زاده قربونش برم آهنگ يك دختر دارم شاه نداره و حفظ حفظه و همينطور HAPPY BIRTHDAY TO YOU رو هم ميخونه) جشن ادامه پيدا كرد.

با توجه به اينكه كيانا صبح زود بيدار شده بود و هر چه كرديم بعدظهر نخوابيد خيلي زود خسته شد و همش خميازه ميكشيد واسه همين تصميم گرفتيم مراسم كيك رو شروع كنيم.

درباره كيك هم بايد بگم كه واسه سفارش كيك هرجا رفتيم واسه 2 فروردين  قبول نميكردند خيلي گشتيم آخرش مجبور شديم به يك قنادي كه خيلي هم معروف نبود سفارش بديم خيلي هم تاكيد كرديم كفشدوزكش يه موقع شبيه لاك پشتي، مورچه اي چيز ديگه اي درنياد با اينكه كيكش خيلي بزرگ بود و حدود 12كيلو وزن داشت ولي خيلي خوب دراومد و طعمش هم عالي بود. جاي همگي خالي

كيك

كيك

كيك

 به مراسم فوت كردن شمع ها رسيديم يك شمع 3 بود و يك مدل ديگه هم گل بود كه بعد از روشن شدن باز ميشدو ميچرخيد براي بچه ها سورپرايز خوبي بود . البته شمع ها به كمك بچه ها خاموش شد.

فشفشه

فووووت

اينجا اميرمحمد با اقتدار تمام داره مانع فوت كردن شمع توسط وروجك ها ميشه

امير

وروجك ها در حال فوت كردن

 فوت

فوووت

فووووت

  و رقص چاقو توسط گل سرسبد مجلس كياناخانوم رسيديم، 

 1

2

3

سپس بريدن كيك باز هم تولد خود كيانا خانوم.

 

5

8

بعد از بریدن کیک طی یک حرکت سریع, اقدام به کندن شاخک های کفشدوزک کرد

7

و سپس خوردن شاخک های شکلاتی.فکر کنم با دیدن کیک اولین چیزی که تو ذهنش اومده بود خوردن شاخک ها بود و انتظار این لحظه رو می کشید.

تو اين مدت اونقدر مراسم تولد رو براي خودش مرور كرده بود و تمرين داشت كه بدون اينكه ازش بخوايم كاري انجام بده خودش ميدونست چيكار كنه.

اینجا هم مشغول تقسیم کیک هستیم و کیانا هم داره از کیک خوشمزه ش نوش جان میکنه.

 

3

واقعا خسته شده بود اینجا کاملا مشهود از فرط خستگی چشمهاش داره باباقوری میشه!!!!

2

بعد از كيك هم كه ميدونيد وقت چيه؟

رونمايي از هداياي مهمونهاي عزيزمون کیانا بی صبرانه و مظلومانه نشسته تا نوبت باز کردن کادوها بشه!!!!

1

کادو خان عمو آرش جون  که این روزها حسابی کیانا باهاش سرگرمه و هر مهمونی میاد خونمون براشون خوانندگی میکنه.

1

کادو عمو آرمان عزیز که همین امروز عازم سربازی شدند جاشون خالی نباشه و ایشالا به سلامتی این مرحله از زندگیشون رو بگذرونند.

 r

هدیه بابایی و مامانی مهربون یک عدد سکه ربع بهار آزادی و  گردنبند نقره با سنگ متولدین اسفند. کیانا تا این کادو رو باز کزد سریع گردنبند خودشو درآورد و اونو گذاشت.

w

هدیه باباکاوه و مامان مونا یک عدد سکه ربع بهار آزادی.

h

هدیه دخترخاله بابا کاوه نصیبه جون به قول کیانا عمه ییییی کیانا اسم این عروسکها رو گذاشته میکی عروس و میکی دوماد!!

a

هدیه شمیم جون دخترعمه باباکاوه

h

هدیه مهسا جون زندایی باباکاوه

d

هدیه رضا جون پسرعمو باباکاوه

s

و بقیه مهمونها هدایاشون نقدی بود و دست همگی درد نکنه كه با محبت هاشون ميزبان كوچك اين جشن بزرگ رو شاد كردند البته حضور گرمشون در كنار ما برامون دنيا دنيا ارزش داشت.

 بعد هم بي صبرانه پيش به سوي شام...

پيش غذا سالاد سبزيجات، غذاي اصلي شويدپلو با گوشت و زرشك پلو با مرغ و براي قسمت خوشمزه هم ژله دو رنگ تدارك ديده بوديم كه براي درست كردن ژله براي 80 نفر تقريبا يكروز تمام وقتم رو گرفت.

حيف كه از سفره شام هيچ فيلم و عكسي در دست نداشتيم چون فقط به پذيرايي از مهمونها و خوب پيش رفتن اون فكر ميكردم اونقدر كه اصلا اون شب لب به كيكي و غذا نزدم.

 ولي خدا رو شكر كلا مهموني خيلي خيلي خوب برگزار شد و به همه مهمونها از كوچيك تا بزرگ خوش گذشت.

در آخر هم كيانا جون براي تشكر از دوستهاي خوبش كه تو جشنش حضور داشتند تا اونو شاد و شادتر كنند هديه داد.

نفري يك كلاه بوقي، شكلات خوشمزه خرگوشي،تعدادي بادكنك و عيدي ناقابل.

a

 دوستان نه خسته!!!!هیپنوتیزمهیپنوتیزم

پي نوشت:

از اونجايي كه تو مراسم، كيانا سربه هوا  بود و البته خودم انتظارش رو داشتم ، اصلا سخت نگرفتم. عكس گرفتن رو سپردم به خواهرزاده عزيزم و زحمت فيلم گرفتن هم يكي از دوستهاي خوبم كشيد.

با ابن حال عكس زيادي نتونستيم بگيريم چون اصلا كيانا يك جا بند نمي شد.

يك راه حل خوب پيدا كردم تا بتونم از لحظات به يادموندني عكس داشته باشم خيلي راحت فيلم رو با نرم افزار KMplayer اجرا كردم و سپس با ctrl+E هر لحظه اي كه خواستم رو شكار كردم.

اگه شما هم با همچين مشكلي مواجه شديد بهترين راه حل همينه.بيشتر عكس هايي رو كه تو اين پست گذاشتم از روي فيلمه.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

ستایش مهربون ❀ ستایش خوش زبون
1 اردیبهشت 92 12:11
سلام خوبی مامی کیانای عزیز
همه چی عالی بود واقعاخسته نباشی
تولدت مبارک کیانا جون ان شاءالله صد و بیست ساله شی کنار بابا و مامان
اینم یه کیک خوش طعم با چند تا شمع روشن یکیش به نیت تو یکیش از طرف من الهی که هزار سال همین جشنو بگیری به خاطر وجودت به احترام بودن
ای خوب جاودانه کیانای عزیزم تولدت مبارک
------------------------------()
------------------------------||
-------------------{*~*~*~*~*~*~*}
------------@@@@@@@@@@@@@@@
-------------{~*~*~*~*~*~*~*~*~*~}
-----@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
------{~*~*~*~*~*~*~*~~*~*~*~*~*~}
------{~*~*~*~~ *~~*~~~~*~~*~~*~*}
------{~*~*~*~*~*~ *~*~*~*~*~*~*~*}
-----@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@ٍ




واي چه كيك خوشگلي ممنون گلم ميبوسم
محبوبه مامان الینا
1 اردیبهشت 92 12:47
80تا مهمون داشتی؟خیلی سخته واقعا خداقوت دوست جونو خوشحالم که همه چی عالی پیش رفته کیانا هم یه پرنسس به تمام معنا شده عزیزم


خيلي زياده؟ واقعا
آخه هم خانواده من هم شوهرم پرجمعيت هستيم البته گفتم كه حدود 15 نفر از مهمونهاموون كنسل شدن
رضوان مامان رادین
1 اردیبهشت 92 13:10
وای چه جشن تولد عالی ا ی بود.دست مامان و بابا درد نکنه...همه چیز خیلی خوب بود...
جالبه ما انگار نباید روز تولد اصلی بچه ها واسشون جشن بگیریم...شما که 23 اسفند بود 2 فروردین گرفتید و ما که 2 فروردین بود 11 فروردین.
ان شاا... سال دیگه دوست دارم روز خودش واسه رادین جشن بگیرم


جدا چه جالب
آخه زماني هست كه با عيد و خريد و عيد ديدني قاطي ميشه
اره البته اگر روز خودش باشه كه خيلي بهتره ايشالا
الهه مامان یسنا
1 اردیبهشت 92 14:12
بابا نه خسته!!!!! خیلی جشن بزرگی گرفتی. من فکر میکنم مهمونی 30 نفره رو چهجور اداره کنم اونوقت 80 نفر مهمون داشتی بابا خیلی کدبانویی... دستت درد نکنه فوق العاده بود. راستی بابن اون راهنمایی آخر پستت ممنون خیلی کمک بزرگی کردی


جدا آره اين بهترين راه حل و خيلي راحت ميتوني يه عالمه عكس بندازي
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
1 اردیبهشت 92 14:26
سلام با اجازتون منم ناخاوسته کشیده شدم توی این وبلاگ و خوندم پست تولد رو ...

واقعا خسته نباشین ...

عجب مهمونیه با شکوهی ...

تولد گل دخملی هم مبارک


خواهش ميكنم خوشحال شديم به ما سر زديد ممنون
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:33
واااااااااااااااااااااااااای به به حظ بردم از دیدن عکسهای عروسک خانوم
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:37
الهی قربونش برم ...تو بعضی عکسا مات و مبهوته و توی بعضی ها هم داره شیطنت می کنه


آره كلا تو يك فاز ديگه ست از خود بيخود شده
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:38
واقعاً باهات موافقم...منم حدس میزنم به محض دیدن کیک رفت تو نخ اون شاخک های کفشدوزک...بالاخره هم به دستشون آورد
کیکش خییییییییییلی خوشگل بود


اره باز شانس آوردم همون اول شاخك ها رو نكند خيلي مقاومت كرد!!!!!!!!!
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:39
به به چه کادوهایی....مبارک کیانا جونم باشه...


ممنون عزيزم
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:41
چقدر بد شد که مامان و بابا و خواهر و برادر هات نبودن...تو از طرف اقوام بابا کاوه نگران بودی که خدایی نکرده قبل از تولد اتفاقی نیفته ، برعکس شد و از طرف شما اتفاق افتاد...


آره همه نگران بابابزرگ كاوه بوديم ولي پسردايي بابام فوت شد و از طرف خانواده من با دوستان شايد 15 نفر بيشتر نبودند!!!
مامان آروين
1 اردیبهشت 92 15:44
تولدت مبارك عزيزم ايشاا... شمع تولد ١٢٠ سالگيتو فوت كنى
دست مامان جونت هم درد نكنه همه چى عالى بود با اينهمه مهمون
ايشالا هميشه شاد و سلامت باشيد


با آرزوي سلامتي براي همه خانواده ها ممنون از نگاه قشنگتون
مام پارسا
1 اردیبهشت 92 15:46
خدا رو شکر که همه چیز خوب پیش رفت و نتیجه زحماتت رو دیدی

خیبلی خیلی خیلی حیف شد که من نبودم

از دوستهامون کیا بودن توی جشن...دلم می خواد بدونم...راستی کی فیلم گرفت؟...حالا یه روز حتماً میام خونتون تا تمام عکسها و فیلم تولد کیانا جون رو ببینم

تو هم ، نه خسته




آره واقعا حيف حيف حيف

جونم بگه واست همه دوستان رو دعوت كردم ساناز بود مهسا بود مهديه هم دعوت بود ولي پانيذ مريض بود نتونست بياد چندتايي هم كه تو نميشناسيشون دعوت كردم كه بعضيهاشون نتونستن بيان از جمله 2 تا زهراخانوم اون زهرا رو نميشناسي از دوستهاي دانشگامه
ساناز زحمت فيلم گرفتن رو كشيد
حالاخيالت راحت شد عزيزم اگه جايي ابهام داشت در خدمتم
اي دختر چرا نيومدييي!!!

آره حتما حتما يك روز برنامه بزار بيا خونمون تنبل خانوم از اون خونه در بيا ديگه


مامان آروین (مریم)
1 اردیبهشت 92 16:45
کیاناجون تو این لباس خیلی خوشگل و ملوس شده ..... تولدش هزاران بار مبارک ...... مامان جونی خیلی زحمت کشیدی و همه چی خوب خوب بود ........... همه تزئینات قشنگ ...... با این همه مهمون خیلی خوب بود ..... اینقدر خوب بود که زبونم بند اومده نمیدونم چی بنویسم ........... خسته نباشی و باز هم تبریک میگم ...


واقعا با اين حرف ها منو شرمنده نكنيد يعني اينقدر كدبانو بودم خودم خبر نداشتم!!!!!
مامان نیایش
1 اردیبهشت 92 19:41
سلام مامانی چه قدر زحمت کشیدی عزیزم دستت درد نکنه ان شاالله که به کیانا جون هم حسابی خوش گذشته و قدرمامان مهربونش رو میدونه جمعتون همیشه جمع و به جشن و شادی


كيانا ازم خواسته بود كه يك جشن بزرگ بگيرم ما هم گفتيم تا ميتونيم بزرگترش كنيم آره بابا ايشالا ميشه شادي باشه تا باشه از اين زحمت ها
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
2 اردیبهشت 92 0:42
ماشاالله به شما خانوومی ،80 تا مهمون رو شام بدی از نظر من وحشتناکه معلومه یه کدبانوی همه چی تمومی چون تمام تدارکات رو هم خودت انجام دادی من از یک تا 10 شماره 10 رو میدم در مورد عکس گرفتن هم تازگیها پرستش هم اینجوری شده اگه بگم پرستش به دوربین نگاه کن سرش رو پایین میگیره منم کلک میزنم موقع عکس گرفتن میگم وااای پرستش این چیه رو سرم اونم سرش رو بالا میگیره منم عکس میگیرم کادو ها هم خیلی قشنگ بود دستشون درد نکنه کیانا جون مبارکت باشه عزیزم انشاالله جشن عروسیت




جدا در حد وحشتناك البته همه خودموني بودند و بهم كمك كردند با اين حال كمي سخت و خسته كننده كه بود ولي خوش گذشت جاي شما خيلي خيلي خالي


مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
2 اردیبهشت 92 0:43
بازم تولدت مبارک


باز هم تشكر
مامان شیدا
2 اردیبهشت 92 2:20
تولدت مبارک کیانا جونم ما شالله چه خوشگل شده بودی .
مامی کیانا عزیز جشن فوق العاده ای بوده خسته نباشی چقدر با سلیغه گیفت مهمانه هم خیلی ابتکاری بوده هم عیدی هم کادو . امیدوارم همیشه شاد و خرم باشید


اره ديگه با يك تير دو نشون زديم
ممنون كه ما رو نگاه كرديد
مامان کیانا
2 اردیبهشت 92 10:35
سلام . تولد خیلی زیبایی بود باز هم می گم مبارک . لباس کیانا جون خیلی به تنش زیبا بود . راهنماییهات هم مثل همیشه خیلی کارسازه . ممنون دوست خوبم


خواهش ميكنم قربونت
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
2 اردیبهشت 92 11:37
لینکیدمتون


ما هم با افتخار ميلينكيم شمارو
مامان فتانه
2 اردیبهشت 92 11:39
میبینم که مامانی فکر همه جاشو کردی عزیزم خیلی تولد قشنگی بود تمام تزییناتتم خیلی ناز بود کیانا جون هم که از همیشه زیباتر بود دستتون درد نکنه مامانی


ممنون كه نگاه قشنگتون رو به ما داديد عزيزم
مادر کوثر
3 اردیبهشت 92 9:51



تولدت مباررررررررررررررررررررک





آفرین به مامان و بابای مهربون

و ممنون از همه مهموناااااااااااااااا. به خاطر کادوهاشون




ممنون مهربونم آره مهمونها كه واقعا دستشون درد نكنه
مام پارسا
3 اردیبهشت 92 12:09
آخیش سبک شدم.مرسی که اسم بچه ها رو گفتی.همین که فهمیدم کیا بودن یه کم حس کردم که توی مهمونی بودم
آخی ساناز.دلم خیلی براش تنگ شده.چند شب پیش خوابشو دیدم
مرسی دوست جون که جوابمو دادی


جدا خوب از امشب با خيال راحت مي خوابي!!!
امروز بهت ميزنگم باهم مي صحبتيم
خواهش ميكنم مگه ما جرات داريم جواب شما رو نديم
مامان ملیکا
10 اردیبهشت 92 10:54
تو این postها چند بار اومدیم و نظر دادیم اما متاسفانه نظراتمون ثبت نمیشد

مبارکت باشه تفلدت کیانا جونم

چه مهمونی بزرگی خسته نشدید مامانی کیانا جون؟؟؟

کیک تولدت مثل کیک تولد 2 سالگی ملیکا بود فقط از ما قرمز بود

انشاالله 120 ساله بشی گلم




اي واي جدا

خوب خداروشكر كه مشكل حل شد

خستگي هامون در رفت ولي عوضش كيانا هنوز تو خاطرات روز تولدش به سر ميبره