کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

روزه توت فرنگي!!!!!!

1392/5/12 13:10
نویسنده : مامی کیانا
1,745 بازدید
اشتراک گذاری

دلیل دیر آپ کردنم نمیدونم تنبلیه،کمبود وقته، روزه داریه .... خلاصه هر چی کی بود امروز اومدم تا بنویسم از این روزها.....

8

از شروع ماه مبارك كيانا هم پابه پاي ما روزه ميگيره!!! اگر فكر كرديد روزه كله گنجشكي اشتباه كرديد... به قول خودش روزه توت فرنگي!!! نميدونم اين هم از اون مدل نامگذاريهاست كه آخرش دليلشو نميفهميم....خنثی

ازش مي پرسم مامان روزه يعني چي: چند بار پلكهاشو آروم ميبنده و باز ميكنه و حرفشو ميجوه و با همون حركات دست خاص خودش ميگه : روزه يعني اينكه نماز بخونيم با خدا حرف بزنيم چون خدا ما رو خيلي دوست دارهلبخند

6

سوره توحيد رو هم دست و پا شكسته ميخوني. خيلي از خوندنت لذت ميبريم.

توي مهد و خونه يادگيري بعضي از كلمات انگليسي آغاز شده.آموزش از رنگها شروع شد. يك روز بدون مقدمه گفتي زرد ميشه يلووووووووووووخوشمزه. آبي و قرمز و سبز هم ياد گرفتي. هر چيزي كه ميبيني ميخواي بدوني كه انگليسيش چي ميشه.

مهد كلاس نقاشي گذاشته و كيانا رو يك جلسه فرستادم ،خيلي علاقه نشون داد چند جلسه اي ميشه كه ميره به نظرم خيلي خيلي پيشرفت كرده آخه كيانا كمتر ميشينه نقاشي بكشه و از اين بابت خيلي خوشحالم. ديروز بابا كاوه ازم پرسيد حالا  كيانا خانوم ميره كلاس نقاشي چيزي هم ياد گرفته؟ گفتم آره خوب الآن با مفاهيم سه گوش ، چهارگوش .... كيانا پريد وسط حرفهام گفت: دايره، مثلث، مربع، مستطيل برو تا آخر....... تازه شم خرگوش، لاك پشت، دريا، ماهي هم بلدم .... آخه من خيلي دختر باهوشي هستمچشممژهنیشخند

ديروز برام در عرض چند ثانيه يك لاك پشت كشيدي خيلي برام عجيب بود اونقدر ذوق كردم كه نگووووووووووبغلبغلبغل

لاكي

بعدش شروع كردي به مامان كشيدن اولش موهامو سياه كردي گفتي مامان اينجا مال اون وقتيه كه ني ني بودي هنوز موهاتو رنگ نكرده بودي خوشمزهبعد خواستي مداد قهوه اي برداري كه موهامو قهوه اي كني ولي منصرف شدي گفتي الآن دوست دارم موهات اين رنگي باشه مداد بنفش رو برداشتي!!!!!!تعجبتعجب

مامان

رو گوشيم برنامه paint رو نصب كردم و خيلي نقاشي كشيدن باهاش رو دوست داري اولين بار ابزارهاشو برات توضيح دادم كه از كجا رنگ بگيري چطوري پاك كني بقيشو گذاشتم خودت كشف كني تا جذابيت بيشتري برات داشته باشه مثلا كشيدن مستطيل يا دايره.......... اون وسطها با نگراني خاصي ازم پرسيدي مامان اگه زياد پاك كنم پاك كنش تموم ميشه؟؟؟؟؟؟سوال سوال

 وقتي كار اشتباهي انجام ميدي و يه موقع هايي صداي منو از حد مجاز بالاتر ميبري سريع مياي جلو دوتا دستهاتو ميزاري روي صورتم تا آرومم كني. بعد ميگي مامان گلم ببخشيد ديگه اين كارو انجام نميدم باشه!!! قربونم!!! آفرين مامان گلم! حبه انگورم!عینکعینک

1

چند وقتيه خيلي خودم خودم ميكني. گاهي اوقات واقعا كلافه ميشم مخصوصا وقتي كه عجله دارم و ميخواي خودت تنها دستشويي بري! خودت خودتو بشوري!خودت دستهاتو بشوري!خودت صورتتو بشوري! خودت مسواك بزني! خودت لباستو انتخاب كني!خودت لباستو بپوشي! خودت موهاتو شونه كني! خودت موهاتو ببندي! خودت كفشهاتو بپوشي! خودتتتتتتتتتتت واااااااااااااااااااااي عصبانیعصبانی

چند روز پيش شوهرعمه داشت سربه سرت ميذاشت تا به زور ازت آدامس بگيره. هر كلكي سوار كرد نتونست راضيت كنه. يكدفعه يك جيرجيرك پريد وسط شوهر عمه هم جيرجيركو گرفت تو دستش و به كيانا گفت كه جيرجيركه ميگه آدامس ميخوام بهش آدامس ميدي؟

كيانا هم يك نگاه به شوهر عمه كرد يك نگاه هم به جيرجيرك بعد گفت: ماهم خونمون جيرجيرك داريم ولي جيرجيركهاي خونمون آدامس نميخورن!!!!!!!

باباكاوه تو باغچه چندتا بوته خيار كاشته. بهتره بگم خيار سحرآميز. صبح ها كه ميريم تعداد خيارها و اندازه شون رو كيانا و باباكاوه چك ميكنن ظهر كه برميگردم كلي از صبح رشد كردن. خلاصه افطار كردن با  ريحون ونعنا و خياري كه تو باغچه كاشتيم كنار پنير و گردو و چايي شيرين خيلي ميچسبه بهتر از همه اينكه خيار رو با خيال راحت با پوست ميخوري.

خيار سحرآميز

1

برداشت يك نيمروز!!

2

4

 وقت هاي بيكاري با تيكه پارچه هايي كه داشتم برات يك دامن چين چيني و يك پيراهن گل گلي دوختم. از بابت دامن خيلي خوشحال شدي آخه دلت ميخواست تو هم مثل ثنا دوستت، يك دامن صورتي چين چيني داشته باشي.

اين از پيراهناز خود راضی

4

5

اين هم دامن چين چيني كيانا كه خيلي عاشقش شدهچشمک

4

4

5

 به ياد دوران كودكي خودمون اين روزها بازار آلاسكا زدن تو خونمون حسابي داغ داغ.. كيانا هم آمار آلاسكاها رو از فريزر بهم ميده كه اگه داره تموم ميشه فورا جاشون درست كنم. هر وقت هم بستني ميخوره فوري چوب بستنيشو ميشوره و ميده بهم براي دسته آلاسكاها.

ديروز وقتي دومين آلاسكا رو ورداشتي تا بخوري با يك نگاه خواستم متوجهت كنم كه داري زياده روي ميكني اومدي جلو و گفتي مامان گلم حواسم بود يكي براي تو هم گذاشتم بعد افطار بخوري!!!!!ناراحت نباش!!!باشه قربونم!!آفرين!!!!!متفکرچشم

آلاسكا

بازي با مگنت ها اين روزها خيلي سرگرمت كرده باهاش برام گل درست ميكني و بهم تقديم ميكنيقلبقلب

گل

بازار قهر و آشتي كردن هات هم اينروزها حسابي به راهه. قهر ميكني و ميگي من برم ديگه شما دختر نداشته باشين ديگه تنها بشين دلتون آب بشه!!!!قهر

قهر

روز جمعه من و خاله منيره جون و كيانا و دوچرخه ش رفتيم گردش كوچه هاي اطراف خونمون  كه پر از بوته هاي تمشكه. كيانا حسابي از تمشك ها خورد و دوچرخه سواري كرد ما هم كلي تمشك چيديم و اومديم خونه مربا درست كرديم.

تمشكي

1

2

3

4

از ثمرات اين گردش علمي آشنايي با يك حشره خوشگل بود كه كيانا كلي عاشقش شد و قربون صدقش رفتنیشخند

6

اين روزها حسابي هوا پاييزي و خنك شده و بارون نم نم ميباره. ديروز بعدظهر با صداي بارون از خواب بلند شديم از اون بارونهاي دونه درشت كه ميخوره به شيشه و از رو زمين بوي خاك رو بلند ميكنه.

كيانا هم حسابي احساساتي شد و گفت كه ميخوام برم زير بارون دوتايي پريديم تو تراس. واي كه چقدر لذت داشت. كيانا حسابي زير بارون چرخيد و چرخيد.

7

7

شيطونك داره بارون ميخوره!! نوش جونت

8

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان ملیکا جون
12 مرداد 92 18:00
عزیزم
ماشاالله چقدر بزرگ شده کیانا جون
از حرفهایی که میزنه میشه فهمید ، مثل آدم بزرگا فکر میکنه گلم
آفرین به هنرمند کوچولومون ، لاکپشتش رو ببین واییییی
مامان هنرمند ، مونا جون....به ما هم یاد بده لباسهای به این خوشگلی درست کنیم
دیمی بود یا خیاطی بلدید؟
واقعا عالی دوختید
پستات مثل همیشه کامل و جالب بود، آفرین مامان خوب


شما به ما خیلی خیلی لطف دارید
لباسهای کیانا رو معمولا دیمی میدوزیم نیازی به الگو نداره ولی واسه خودم الگو میکشم
واسه لباس دوختن برای بچه ها فقط یکم ذوق و سلیقه میخواد و حوصله فکر کنم شما داشته باشید اگه بخواید میتونم کمکتون کنم
رضوان مامان رادین
12 مرداد 92 21:41
وای مامانی ما دلمون حسابی تنگ شده بود...ای جونم با اون روزه توت فرنگی گرفتنت....
خودم خودمم که از الان رادین همش میگه...منو کشته...از دست این بچه ها...
دامنشم خیلی خوشمله مبارکش باشه خانوم کوشولووووووو....
راستی سه چرخه خانوم خوشگله مثل سه چرخه رادینه..منتها مال رادین سبزه


مرسی از اینکه به ما سر می زنید
فکر کنم این خودم خودم کردن هاشون اقتضای سنشون باشه چه کنیم دیگه باید قبول کنیم که دارن کم کم بزرگ میشن
جدا رادین هم از این سه چرخه ها داره چه عالی
...
13 مرداد 92 1:57
الهی فدا....
چقدر تو نازی شیطون بلا...
بووووووسسسسسسس از لبای شیرینت..



ممنون دوست عزیز
محبوبه مامان الینا
13 مرداد 92 10:33
سلااااااااااام خوشحالم که آپ کردی دوستم خییییییییییلیییییییییییی پست باحال و قشنگیه نمیدونستم اینقدر هنرمندی دوست جونم لباسها محشره
ای جونم که کیانا اینقدر مهربون و شیرین زبون و بلائه
اون خیارا........... بزاقم ترشح کرد.......


ممنون محبوبه جان قابل شما رو نداره اي بابا ما رو خجالت نديد
واي واقعا شرمنده كه باعث شديم بزاقتون ترشح كنه اصلا همچين قصدي نداشتيم
بوس بوس
مامان فتانه
13 مرداد 92 13:25
واااااییییییییی کلی عکسسسسسسسسس جاااااان چه عکسای نازی شده افرین به این همه پیشرفت افرین ...چه شیرین زبونی هستی شما عزیزم


مرسي از نگاه قشنگتون
مامان یسنا
13 مرداد 92 14:16
سلام. چه پست پر و پیمونی ! حسابی کیف کردم... چقدر کارهای کیانا جون بامزه شده الهی. دامن و پیرهنش خیلی خوشگله. حسابی هنرمندیا وای آلاسکا نگو که منم وقتی بچه بودم حسابی آلاسکا میخوردم ولی یسنا خیلی تحویل نمیگیره... ببوسش از طرف من حسابی و تو هوایی بارونی جای ما روهم خالی کنید


مرسي عزيزم
آره هر روز كه بزرگتر ميشه ما رو با حرفها و كارهاي جديددش سورپرايز مي كنه
قابل شما رو نداره عزيزم
جدا عجيبه كه يسنا جون تمايلي به آلاسكا نداره آخه بچه ها كلا خوردنيهاي يخي رو دوست دارن كيانا كه هميشه از رو در يخچال يخ ورميداره و خالي خالي ميخوره
اين آلاسكاها باعث شد حداقل ديگه يخ نخوره
حتما دوست خوبم ايندفعه جاي شما رو زير بارون خالي مي كنيم
صبا
13 مرداد 92 16:57
salam mona azizam khobi kiana joon khobe?
kheyli vaghte azat bikhabaram kheyli delam tang shode baraye roozaye daneshgah vaght kardi bia pisham
elahi kiana cheghadr naz shode harcheghadr bozorgtar mishe bishtar shabihe khodet mishe rooye mahesho beboos azizam
be omide didar


واااااااااااااااااااااي صباااااااااا
چه خوب كردي اومدي ديدنمون
از روزهاي دانشگاه نگو كه دلم واسه اون روزها لك زده دلم واسه چالوس هم خيلي تنگ شده
خودت چطوري؟
من خيلي وقته تهران نيومدم ولي تو اگه شمال مياي حتما بيا ساري خيلي خيلي دلم ميخواد ببينمت ميدوني الآن فكر كنم 4 سال ميشه همديگه رو نديدم
خودت هم از طرف من خودتو ببوس بووووووس بوووووووس
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
13 مرداد 92 17:48
واااای چه پست لذت بخشی بود نماز روزه تون قبول باشه انشاالله مخصوصا روزه توت فرنگی مامان هنرمند چه لباسایی دوختی مبارکش باشه انشالله اگه بدونی من چقدر دلم تمشک میخواد وقتی بچه بودم توی روستا خوردم الان ولی دور بر ما پیدا نمیشه این بار خوردین به جای منم نوش جان کنین ، خوشبحالتون توی شهر با صفایی زندگی میکنین الهی همیشه دلتون خوش باشه


نماز روزه هاي شما هم قبول
اي بابا شما ديگه ما رو شرمنده نكن به پاي هنرهاي شما كه نميرسه
واااي تو رو خدا نگو خيلي ناراحت شدم از اينكه ما اينجا تمشك بخوريم و شما تو دلتون باشه كاشكي مسافت ها كم بود و ميتونستم براتون بفرستم
آخه دلمون نمياد ديگه ما تمشك بخوريم
اصلا ما بخاطر شما ديگه تمشك رو تحريم ميكنيم... چطوره؟
اگه قابل بدونيد ميتونيد يك سفر بيايد شمال الآن فصل تمشكه و يك دل سير تمشك نوش جان كنيد در خدمتيم
مامان کیانا
14 مرداد 92 10:55
ُسلام . خیلی زیبا بود همه چیز . هم باغچه و خیاراش ، هم لباس کیانا ، هم خود کیانا جون
تو شمال زندگی کردن نعمت بزرگیه خوش به حالتون
بوس بوس بوس برای کیانا جون


ممنون از نگاه قشنگتون
آره واقعا اينجا سرزمين پربركتيه بايد قدرشو دونست
مامان نیایش
15 مرداد 92 13:03
سلام سلام صد تا سلام
دلیلش هر چی که هست اپیدمیه بانوبرم سراغ پست بسم الله


جدا
ميبينم هيچ خبري نيست پس همه جاييه
مامان نیایش
15 مرداد 92 13:12
روزه هات قبول عزیز دلم قربون تو اون روزه ی توت فرنگیت بشم من عشقم وای مامانی ببین چه خوشگل کشیده لاک پشت رو آفرین دخمل نقاش دیگه بچه های این دوره و زمونه هستن دیگه با موبایل و لپ تاب و کامپیوتر و همه چی بلدن
از اون مستقل شدن نگو که ما هم تجربه های تلخ و شیرینش رو بسیار زیاد داشتیم باید براش توضیح بدی که میتونه تا حدی که باعث مشکل برای تو نشه کاراهاش رو خودش انجام بده ا زبین کارا انتخاب کنه که کدوم رو خودش میتونه انجام بده میدونی راستش رو بخوای مشکل عجله ی ماست نه تقاضای مستقل شدن اونا اون حق داره کاملا عزیزم
عکس هاش هم خیلی خیلی قشنگه کلی کیف کردم از دیدنش
مخصوصا اون پیراهن و اون دامن یعنی میشه منم یه روزی بتونم بدوزمشون خیلی دلم میخواد

وای آلاسکا منم کلی خاطره دارم باهاش نوششششششششششششش جونت عزیز دلم اون نون و پنیر با سبزی و خیار خونگی واقعا زندگی میده به ادم خیلی لذت بخشه آفرین به بابا یخوش ذوق و نوش جونتون تازه بارون ها هم نوش جونتون اینجا که فقط یه کمب ابری شده امروز هوا خیلی گرمه
چرخت چه قدر قشنگه چه خوب رفتی گردش و چیز یاد گرفتی
اون مگنت ها هم خیلی جالبه از کجا میشه تهیه اش کرد ؟ راستی مامانی اون دامن دو تیکه است نه ؟ با الگو باید در بیاری یا ا زخودت ابتکار زدی


زهره جون باز هم با اومدنتون و گذاشتن كامنتهاي خوشگل و پرمهر مارو خوشحال كرديد
در مورد مستقل شدن راست ميگي ما هم خيلي كم حوصله شديم شايد بايد خودمونو اصلاح كنيم
من كلا قصدم از گذاشتن اون عكسها دوستاني بودند كه مبتدي هستند يا هيچ سررشته اي از خياطي ندارن باور كن ان دامنه كه هيچ كاري نداره عين يك بازيه
اون مگنت ها هم از اسباب بازي فروشي هاي كه وسايل فكري دارن حتما ميتوني پيدا كني خيلي بازي خوبي حسابي سرگرم كننده ست كيانا كه ساعتها ميشينه و كلي بازي مي كنه
در مورد اون دامنه هم ميام پيشت ميگم
بوووس بوووووس
مامان آروین
15 مرداد 92 16:05
سلام دوست عزیزم
دلمون براتون تنگ شده بود ماشالا کیانا جون برا خودش خانمی شده مشخصه حسابی شیطونی و شیرین زبونی میکنه خدا حفظش کنه


آره حسابي حسابي شيطوني ميكنه اين وروجك
صبا
15 مرداد 92 18:02
mona joon ma kolan oomadim chaloos dge tehran nistim hatman bia pisham ye donya harf daram bahat
miboosametooooooon



جدا پس اومدي چالوس . حتما حتما تو تعطيلات برنامه بريز بيا پيشم با هم كلي خوش بگذرونيم و حرف بزنيم
هفته بعد كاوه قراره واسه كاري بياد نوشهر اگه تونستم و جور شد حتما ميام
مامان آروین (مریم)
16 مرداد 92 7:14
بعد از کلی انتظار با دیدن این همه عکسای خشجا مشجل از کیانا جون و با اون ژستهای قشنگش کلی لذت بردیم .....




گفتيم حالا كه بعد مدتها ميايم با دست پر بيايم مرسي كه به ما سر زديد


ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
16 مرداد 92 12:12
یه خبر میدادی که توی ادامه مطلب چه خبره ...؟ اوووووووووف ... نفسم گرفت بابا



اول بگم که مُردم از خنده بابت اون جیرجیرک و آدامسسسس

وااای خدایا... چه دخمل ِ شیرین زبونی دارین.... ماششششششششالا... حرفا و جوابهاش خییییییییلی باحال بود... کلی کیف کردم ...

مامی جون، خیییییلی دامن چین چینش خوشگل شده. واقعا کار شماست؟



پس موهاتون رنگ شده ست

برداشت خیییییار هم خیلی باحاله هاااااا... خوشبحالتون.... به به عجب تمشک هاییی... کیانا جون با دوچرخه ش خییییییییییلی خوشگل افتاده.... صورتی ِ خوش رنگی هستش رنگ دوچرخه ش.

به بههههههه ... پس گردش علمـــــی هم دارین...

مرسی عزیزم، خیلی کیییییییییف کردم از خوندن نوشته ها و دیدن عکس های کیانا جون.

ببخش که دیر رسیدم خدمتتون ....


اي جونم خسته شدي؟ ببخشيد. عوضش دلت آب نشد(اصلا منظورم به كسي نبودهااا...).....
واقعا يعني اينقدر لباسها خوشگله كه نميتونه كار دست يك مامان مهربون باشه؟؟؟؟
صبا
17 مرداد 92 1:39
mona joonam hatmane hatman bia khone ma ham noshahre khoshhal misham rooye mahe to va kina joono bebinam


باشه عزيزم حتما حتما اومدم ميام پيشت من هم از اينكه ببينمت خيلي خيلي خوشحال ميشم
مامان ملیکا جون
18 مرداد 92 16:53
سلام عزیزم
مرسی گلم ، امسال که تابستون انگار تمام شده ، بس که خدا بهمون حال داد و تونیمه ی مرداد هوا پاییزی شده...
حتما سر فرصت از تجربیاتتون استفاده میکنم
عیدتون مبارک باشه
کیانا جونمم ببوس


آره واقعا هوا پاييزي شد
عيد شما هم مبارك عزيزم
مامان پانیذ
19 مرداد 92 15:15
الهی...روز به روز ناز تر میشی...دیگه خانم شدی خاله....مامانی هم جه لباس خوشگلی واست دوخته...بوس بوس...


مرسي دوست جونم بوس بوس
سنا
20 مرداد 92 13:35
خدا کیانا جونو حفظش کنه.خانمیه واسه خودش


ممنون عزيزم لطف داريد شما
مام پارسا
3 شهریور 92 15:11
قربون روزه توت فرنگیت بشم عسلم..قبول باشه
به به چه لاک پشت خوشگلی
چه لباسای خوشگلی ..دست مامامان جون درد نکنه
به به آلاسکا...حالا آلاسکای چی درست می کنی خانوم؟
آره این مگنت ها هم خیلی فکریه و هم سرگرم کننده ست...پارسا هم هر وقت میره خونه متین سخت مشغول این بازی میشه



لاك پشت؟؟؟؟ آخه من لاك پشتي نميبينم
اوه شايد اون حشره رو ميگي اون يك نوع كفشدوزكه عزيزم
آلاسكاي شير و وانيل، آلبالو؛ تمشك هر چي كيانا خانوم امر كنند
آره اين مگنت ها حسابي سرگرمشون ميكنه
مام پارسا
3 شهریور 92 15:12
خانوم اکتیو این همه پست میذاری فکر منم بکن که دیر به دیر میام و باید ایییییییییییییییین همه پست رو یه جا بخونم...نخونم هم که نمیشه...دلم طاقت نمیاره


در برابر تنبليهاي شما آره ما خيلي اكتيويم
يخورده تنبلي و بي حوصلگي رو بزار كنار زود زود بيا
خانوم ددري يكروز درميون پارك ميره لابد روزهايي هم كه پارك نميري كنار حوض توبازاري ديگه؟؟؟؟؟
مام پارسا
5 شهریور 92 2:28
استاد..اون لاکپشتی که کیانا نقاشی کشیده رو گفتم...خیلییییییییییییییییییییییی استادی ها






ضايع شدم رفت

شيطونه ميگه براي اينكه بيشتر از اين ضايع نشم كلا نظرهاتو حذف كنم

زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
3 مهر 92 3:20
خیلی جیگری عزیزم بهم سر بزن دوست خوبم با این دخمر نازت


ممنون كه بهمون سر زديد حتما