آتليه مهر92
روز بعد عيد قربان رفتيم آتليه.
اصلا اصلا با ما همكاري نكردي از اول تا آخر همه عكسها زبونت بيرون بود. وااي كلافه شده بودم.
ولي آقاي عكاس فوق العاده مهربون و صبور بود و كيانا هم بيشتر به همين خاطر خودشو لوس كرده بود و به عبارتي ما رو سركار گذاشته بود.
نتايج يك ساعت كل كل ما با كيانا تو آتليه رو در ادامه مطلب ببينيد....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی