کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

جشن پايان سال 93

1393/3/12 9:39
نویسنده : مامی کیانا
1,098 بازدید
اشتراک گذاری

 

براي روز جشن روزشماري ميكردي و بالاخره يكشنبه از راه رسيد ...محبت

سر موعد مقرر من و شما و باباكاوه رسيديم به سالن ارشاد كه محل برگزاري جشنتون بود....

از ما جدا شدي و رفتي كنار دوستات رديف اول نشستيزیبا

 

تيم برگزاري جشن همون گروه پارسالي بود با همون مجري بسيااااار شاد و پرانرژي جشنجشن

تو جشن سه چهارباري اشكم دراومد يا از اجراي برنامه بچه ها احساساتي ميشدم و اشكها سرازير ميشد و يا از خنده اشكمون دراومدقه قهه

كلاسهاي آمادگي و پيش آمادگي برنامه خودشون رو اجر كردن

 

 

نوبت به بع بعي هاي ناز شد....

بع بعي ناز من داره برنامه اجرا ميكنه .... ميخوام از همينجا يه لقمه چرب و نرمش كنمبوس

منم بع بعي ناز             كه بع بع ميكنم باز

مامانم رو ميجويم         كجا رفته ندونم

گمونم رفته صحرا          تو حفظش كن خدايا

خدايا مامانم كو            اميد و پناهم كو

جايزه هاتون رو هم گرفتيد...زیبا

اين سه تا وروجك هم هي اين پله هاي سالن رو بالا و پايين كردن و كلي آتيش سوزوندن و خوش گذروندن

متين (تين تين) .... آرمين .... كيانا

يه دوست ديگه به جمعتون اضافه شد پرياي نازنين

و در آخر رفتيد روي صحنه تا از مربيها خداحافظي كنيد

مربي عزيز و مهربونتون آرام جون كه خيلي دوسش داري

البته اين خداحافظي بيشتر براي بچه هاي آمادگي بود كه سال بعد قراره برن كلاس اول و براي همين كلي گريه و زاري بين بچه هاي آمادگي و مربيشون  صورت گرفت كه همين مسئله شما رو جوگير نمود....

رسيديم خونه رفتي تو اتاقت و صدات درنميومد اومدم ديدم بغض كردي تا منو ديدي زدي زير گريه كه من آرام جون دوست دارم من نميخوام آرام جونو فراموش كنم .... ديدي آرام جون چقدر منو دوست داشت.... منو بغل كرد... بوسم كرد....دلشکستهگریه

خلاصه با گريه هات كلي حال منو گرفتي هركاري كردم سرگرم شي و اين قضيه رو فراموش كني نشد كه نشد

كي فكرشو ميكرد بع بعي ناز من بعد از اون همه شيطنت و خنده و شادي اينطور زانوي غم به بغل بگيرهغمگین

مادر غمتو نبينه دلشکسته 

حالا غصه م شده رفتن كيانا از كلاس آرام جون به كلاس پيش آمادگي، فكر كنم بعد از دو سال وابستگي به مربيش يخورده جدايي واسش سخت باشه. اميدوارم اين مرحله از زندگيت رو  هم با موفقيت پشت سر بذاري دختر ناز و مهربونم

آرزويم اين است  كه دلت خوش باشد

نرود لحظه اي از صورت ماهت لبخند

نشود غصه كمي نزديكت

لحظه هابت همه زيبا و قشنگ

از خدا ميخواهم كه تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمر

****

آرزویم این است...

 دیدن اوج غرورت در صبح

و رسیدن به همه رویایت...

****

من دعا خواهم کرد:

روزهایت پر نور

شب تو مهتابی

دل تو صادق و صاف

رنگ باران باشد...

 

 

 

پسندها (7)

نظرات (14)

رضوان
12 خرداد 93 11:16
چ ببعی نازی.چ فرشته کوچولوی ملوسی.خاله جون همیشه بخند.همیشه خداحافظی سخته...
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم ممنون از اينكه به ما سر ميزنيد آره واقعا خداحافظي هميشه سخته
هستی
12 خرداد 93 12:11
سلام خیلی قشنگ بود عزیزم یه پست اپ کردم بچه ها عاشقشن خوشحال میشم ببینید ممنون
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم حتما
محبوبه مامان الینا
12 خرداد 93 13:26
ای جان چه بع بعی ِ ناز و تپل و ملوسیبخورمش من الهی جااااااااااان چه زانوی غمی هم گرفته به مامانش رفته احساساتی شده انشاله که هیچوقت غم نبینی عزیزک ِ ملوسک راستی سلام مونا جونی خوبی خوشی سلامتی؟
مامی کیانا
پاسخ
واقعا پس همه فهميدن من هم احساساتيم ايشالا هيچ بچه اي طعم غم و غصه رو نچشه راستي عليك سلام قربونت برم ما هم خوبيم خوشيم سلامتيم خداروشكر
: •●مامانِ آینده یه فسقِـلی●•
12 خرداد 93 15:08
آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز، مگر از شوق ِ زیاد نرود لبخند از عمق ِ نگاهت... و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی... عاشق آنکه تو را میخواهد و به لبخند ِ تو از خویش رها میگردد... کیانا جونم، امیدوارم همیشه موفق باشی... نبینم غم تو چشمات... ____ مونا جونم، وقتی شما اینقدر با احساس و مهربون باشی، خب دخملی ِ نازتون هم با احساس خواهد بود دیگه... فدای شما مادر و دختر ِ جیگگگگگگررررررررر... ای جووونم، باز اون بلوز سفید ِ با بُرج ایفل روش...
مامی کیانا
پاسخ
عاشق اين شعرم البته اين قسمتشو حذف كردم چون تو يه پست ديگه گذاشته بودم ممنون كه برام نوشتي نهايت احساسهقربونت برم خيلي لطف داري عزيزم به عشق شما دوباره اون بلوز برج ايفلي رو پوشيدم امسال هم براي روز جشن گفتند بلوز سفيد دامن مشكي جوراب شلواري سفيد ديگه همون پارساليه رو پوشيدم
مامان کیانا و صدرا
12 خرداد 93 16:41
کیانا ناز نازی اولین مرحله ی جدایی از کسانیو که دوست داره تجربه کرده و باورش یه خورده برای احساسات کودکانه و کوچولوش سخته...ایشا...همیشه سالم و سلامت و با لبخند باشی خوشگل خانمی
مامی کیانا
پاسخ
آره البته كيانا به اين خاطر كه شاغلم بايد بره مهد از فرداي روز جشن هم رفت مهد وليخوب بايد كلاس بالاتر بره آره واقعا هنوز تو باور كودكانه خودشه و نميخواد از مربيش جدا بشه ممنون از دعاي زيبات
مامانی
12 خرداد 93 19:16
ای جونم قربون ببعی نازم برم من با اون لباسای خوشگلش عززززززززززززیززززززززززززززم نبینم غم و غصه ات رو جشن خداحافظی مهد نیایش هم 17 خرداده از الان دختری ماتم گرفته که وقتی تموم شد چه کنه .... ببوس دخمل ناز رو از طرف من
مامی کیانا
پاسخ
عزيزم آره اين بچه ها خصوصا دخترهاي توي اين سن خيلي احساسين اي جانم خوب براي تابستون يه برنامه پرو پيمون بزار به نظرم يه كلاس ورزشي براي بچه ها خوب باشه كنار تفريح و پارك و مهموني ... شما هم نينيش جونمو ببوس
مامانی
12 خرداد 93 19:17
راستی شما هم کادوی بچه ها رو خودتون گرفتین؟برای جشن چه قدر هزینه ازتون گرفتن!
مامی کیانا
پاسخ
كادوي بچه ها رو كه خودمون نگرفتيم ولي هزينه شو داديم كلا براي جشن 35000 تومان ازمون گرفتن كه صرف هزينه اجاره سالن و پذيرايي و كادو و فيلمبرداري و عكاسي و نورپردازي و ... شد
مامانی پانیذ
12 خرداد 93 20:04
ای خاله فدای هنرت....احساسات ...امیدوارم یه روز از دانشگاه فارغ التحصیل شی
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم ايشالا براي پانيذ جونم قربونش برم
مامان فتانه
12 خرداد 93 22:58
عزیزم انشالله مدارج بالاتر ...چه لباس نازی چقدر ناز شدی
مامی کیانا
پاسخ
ايشالا براي آيلين جونم ممنون
مامان احسان
13 خرداد 93 10:12
عزییییییزم ایشالله جشن فارغ التحصیلی دانشگاهت گلم
مامی کیانا
پاسخ
ايشششالا
✽ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت✽
13 خرداد 93 11:53
سلام به دوست خوب و مهربونم و بع بعی نازش کیانا جون شوخی کردم هااااا منم یه بع بعی ناز دارم مثل شما ستایشی آخی چقدر احساساتی این کیانا خانوم خیلی عکساشون خوشکل شده بودن دست ِ عکاسش درد نکنه احیانا منا جونم شما جز واتساپ هم هستین
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم من كه با بع بعي ناز مشكلي ندارم دوسش دارم عكاسش هم خودم بودم احيانا نه عزيزم اصلا عضو هيچكدوم از اين گروههاي اجتماعي نيستم قربونت بررم
مامان ملیکا جون
13 خرداد 93 16:38
سلام کیانا جون و مامان مهربونش ملیکا جون کنارم نشسته و در مورد تمام وبلاگها ی دوستاش سوال میکنه وقتی عکس کیانا جون که ناراحت بود رو دید گفت... ملیکا : چرا گریه کردی تعطیل شد ، تعطیل شد دیگه...عاشقتم دوست دارم ... خیلی دوستت داریم کیانا جون ، شاد باش گلم
مامی کیانا
پاسخ
قربون ملي بانو خودم برم من ما هم دوست داريم گلم بوس بوس
: •●مامانِ آینده یه فسقِـلی●•
13 خرداد 93 21:53
تو هر موقع بلوز ِ ایفلی بپوشی، خوشگلیییییییییییی من که اصلا یادم نبود این رو پارسال هم پوشیده بودی... خودت خودتو لو دادی!!!
مامی کیانا
پاسخ
جدا شايد اصلا عكسهاي پارسال رو نديدي؟ ولي خوب فهميدم كه اين برج ايفله خيلي چشمتو گرفته قابلتونو نداره عزيزم
مامان کیانا و صدرا
14 خرداد 93 7:26
سلام و صبح بخیر
مامی کیانا
پاسخ
صبح شما هم بخير عزيزم