آتیش پاره خونه ما
پاورچین پاورچین رفتم سمت اتاق. چند دقیقه ای بود قهر کرده بود ولی هیچ صدایی نمی اومد هر چی صداش کردم : کیاناجونم، دخترم، گل دخترم بیا دیگه ناز نکن مامی دیگه حالی واسش نمونده بیاد نازکشی. حدس زدم داره یک کارهایی میکنه در اتاق رو باز کردمدیدم عینک به چشماش و روی تخت نشسته بود چشمهای شیطونش پشت عینک آفتابی مشخص نبود ولی از خنده های زیرزیرکی معلوم بود داره یک چیزهایی کشف میکنه. تا منو دید جیغ کشید ولی نمیدونست کدوم طرف فرار کنه واسه همین هم پرید تو بغلمو دوتا ماچ واسه خودشیرینی رو صورتم گذاشت.من هم فوراً لحظه رو شکار کردم این هم چندتا از عکس های آتیش پاره خونه ما موقع آتیش سوزوندن!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی