کیانا میگه؟ (3)
کیانا جون مامان دیگه صدای پیشی هم یاد گرفته وقتی بهش میگم پیشی چی میگه لبهاشو غنچه میکنه و میگه: میو میو.
بعدش میگم : پیشی چطوری راه میره؟ چهار دست و پا میشه و صدای میو میو درمیاره. حالا کیانا جون صدای ببعی، هاپو و پیشی رو یاد گرفته.
هر وقت بهش میگم کفشهات کو؟ سریع میره کفشهاشو میاره. بعد میاد پیشم میگه: کبش (کفش)، پا پا( یعنی کفشامو پام کن) یه موقع هایی هم به زور میخواد کفشهای کوچیک عروسکهاشو پاش کنه کفش هایی که اونقدر کوچیکند که به زور تو انگشت شست پاش میرن!!
هروقت صحبت از دد میشه میره و از کفش و کلاه گرفته تا سنجاق سر و برسشو میاره و تا حدودی میتونه لباسهاشو تنش کنه تمام این کارها رو به عشق ددر انجام میده
اینجا تازه از خواب بیدار شده و تا بهش گفتم بریم دد کفشهاشو آورد داره پاش میکنه تا بریم دد!!
تازگی ها هم میره جلوی در دستشویی و میگه جیش جیش.وقتی ازش میپرسم جیش داری میگه: نه نه.
کیانای مامان یک فرمانبر حسابیه! تقریباً هر چی ازش میخوام که برام بیاره متوجه میشه، از کنترل تلویزیون گرفته تا اسباب بازی، لباس، وسایل سفره و... خیلی دوست داشتنیه وقتی با دستهای کوچولوش وسایلو میاره و میزاره تو دستام قربونش بره مامانش!!