کیانا این روزها
طوطی خوش زبون خونه ما کلی شیرین زبون شده از شیرین زبونی هاش براتون بگم که جدیدا عزیزم رو یاد گرفته ، از دور دستاشو باز میکنه و میپره تو بغلم و در همین حین میگه عزیزَـَـَـَـَـَـَـَـم و دوباره و سه باره این کارو ادامه میده.
کلمه ی دیگه که یاد گرفته " ای بابا" هر وقت چیزی از دستش میفته یا چیزی که میخواد نمیشه میگه ای بابا یه موقع هایی هم برعکس میگه " بابا ای".
هر وقت شیرشو میخوره، شیشه رو به من میده میگه " مامان جیر خویدم" یعنی مامان شیر خوردم حتی وقتی خواب خوابه هم شیشه رو میده دستم و وقتی ازش میپرسم مامان شیر خوردی؟ میگه خوردم.
دندونهای کیانا همگی دست به دست هم دادن تا از لثه هاش بیان بیرون خیلی لثه هاش متورم شده و آبسه کرده.
یخورده هم بهانه گیر شده.
غیر از تاب بازی که عاشقشه این روزها با هم کلی خمیربازی میکنیم و چیزهای خوشگل میسازیم. عکس کتابها رو میبینیم و کیانا واسم اسم حیوونا رو میگه و صداهاشونو درمیاره.
خیلی عشق لباس شده روزی چندبار کشو لباسهاشو میریزه به هم و لباسهایی که دوسشون داره رو تنش میکنه خیلی راحت شلوارشو میتونه دربیاره و خودش یک شلوار دیگه بپوشه بلوزهاشم هم نصفه نیمه تنش میکنه .
کاملا مشخص که نسبت به چندماه قبل خیلی بزرگتر شده ولی همینطور وابستگیش به من بیشتر و بیشتر میشه حتی یک ساعت هم نمیتونم بزارمش جایی و به کارهام برسم امروز وقتی برای کمتر از یک ساعت مجبور شدم برم بیرون اونو به عمه جونش سپردم خیلی واسم بیقراری کرد.
وقتی رسیدم خونه اومد تو بغلم و بهم گفت " مامان بد ".
یه چیز دیگه درمورد کیانا اینه که هر وقت با هم میریم بیرون خیلی دوست داره با همه ارتباط برقرار کنه از بچه ها ی هم سن و سال خودش گرفته تا راننده ومسافر و عابرپیاده. خلاصه با همه بای بای میکنه و دست تکون میده و گاهی اوقات هم ازخوبیخود میشه و واسه همه بوس میفرسته. خلاصه دلش میخواد جلب توجه کنه.
این هم چندتا از عکسهای جدید کیانا خانوم. هروقت ازش میخوام جلوی دوربین بخنده تا من چندتا عکس خوشگل ازش بگیرم یا اصلا سرشو بالا نمیگیره یا این مدلی میخنده و سرشو میاره جلوی دوربین. اینطوریه که هیچوقت عکسهاش خوب از آب درنمیاد.