کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 18 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

کیانا اون روزها(1)

1391/2/13 21:01
نویسنده : مامی کیانا
883 بازدید
اشتراک گذاری

 

از روزهاییکه نبودیم واستون مینویسم. از اثاث کشی و جمع کردن و بسته بندی وسایل گرفته تا شیطنت های کیانا خانوم. روزهای سخت و پرکاری بود ولی  شیرینی خاصی داشت خلاص شدن از مستاجری و از این خونه به اون خونه رفتن خستگی کار رو از تنم بیرون میکرد.

خلاصه 13 اسفند با کمک و همکاری همگی تا ظهر نشده وسیله ها رو به خونه جدید بردیم و همونجا اولین نهار رو خوردیم. البته اون روز کیانا رو پیش عزیزجون گذاشتم تاهم دست و پاگیر نباشه و هم سرما نخوره آخه روزهای سردی بود.

(کیانا زیر باد سشوار)

تا شب بعضی از وسایل که جاشون تقریبا مشخص بود با کمک خاله ها جابجا کردیم. اولین جایی که تقریبا مرتب شده بود اتاق کیانا جون بود.باباکاوه هم غروب با ریحانه رفت دنبال کیانا و آوردش خونه.

 

کیانا هم اولین جایی که چشمش رو گرفت اتاق خودش بود. اتاق قبلیش خیلی کوچیک بود و تخت و کمدش هم به زور توش جا میشدولی حالا غیر از اونها تاب و ماشین و اسباب بازیهاش هم جا میشه و تازه جا واسه بازی هم داره. خلاصه از همون شب به اتاق خودش حس مالکیت نشون داد وحتی به امیرمحمد اجازه نمیداد از بیرون به اتاقش نگاه کنه.

خوشحال خوشحال

خلاصه اون شب خیلی خاطره انگیز بود هوا سرد بود و همگی تو اتاق کیانا کرسی گذاشتیم وخوابیدیم.

تا دمدمای عید تقریبا هر روز مشغول چیدن یک گوشه از خونه بودم و متاسفانه نتونستیم خونه رو واسه تولد کیانا جون مرتب کنیم و واسش تولد بگیریم ولی قول یک تولد عالی رو برای امسال بهش دادیم.

تو این عکس هم خسته خسته از بازی خوابیده

خسته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مام پارسا
14 اردیبهشت 91 12:21
خونه جدید مبارک باشه نازنینای من.خدا رو شکر که بالاخره رفتید خونه خودتون. خوش به حالت کیانا جونی که اتاقت بزرگه.حالا راحت توش بازی کن جیگرررررررررررررررررر
مامان نیایش
15 اردیبهشت 91 15:42
خسته نباشد مبارک باشه خونه تون کیانا جون اتاقت مبارک باشه خاله ان شاا لله که پر از شادی باشه همیشه خونه قشنگتون البته با وجود این کیانا ناز و بلا همیشه لباتون خندونه چه موهایی قربونت برم من شیرین زبون
مبین فرفری
23 اردیبهشت 91 3:50
سلام عزیزم خونه نو مبارک باشه بابا دیگه داشت حوصلمون سر میرفت کجا بودی تون مدت کیانا جان اتاق بزرگ داشتن هم ریاستی داره برای خودش نه؟
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
16 دی 91 15:09
ای جوووووونم چقدر خنده اش قشنگه مامان مهربون با اجازه لینک تون کردم که دیگه با هم دوست باشیم