حوض خونه ي ما
هميشه اين حوض وسط باغچه كه بيشتر به چاه شبيه بود تا حوض فكرم رو مشغول ميكرد دوست داشتم يه جورايي از صحنه حياط پاكش كنم....
هر وقت هم مامانم ميومد خونمون ميگفت توروخدا تو اين حوض يه درخت بكاريد تا بلكه خيالمون راحت شه...... البته از ارتفاعش كم كرديم ولي به نظرم هم خطرناك بود و هم اصلا زيبا نبود و هميشه آب داخلش كثيف ميشد... ولي با اينهمه ماهي قرمز عيد پارسالمون هنوز تو اون آب و لجن بصورت مسالمت آميزي زنده بود و بزرگ شده بود....
اين عكس باغچه حياطمون در تابستان پارساله كه كل باغچه رو خيار كاشته بوديم اون گوشه عكس، نصف حوض مشخصه
امسال هم قبل از اينكه ماهي هاي عيدمون رو بريزيم توش تصميم گرفتيم يه صفايي بهش بديم....
در ادامه مطلب از حوض خونمون رونمايي ميكنيم.....
ايده از همسري بود من هم در نصب كاشيها بهش كمك رسوندم
آب حوض رو خالي كرديم و كاشيهايي كه در پروسه خانه سازي اضافه اومده بود رو خرد كرديم و با چسب كاشي چسبونديم.... كار وقتگيري بود ولي نتيجه دلچسبي داشت....
بعد از اتمام چسب كاري دو روزي موند تا خشك بشه بعدش همسري كار بندكشي كاشيها رو انجام داد و دوباره 2 روزي وقت داديم تا خودش رو بگيره....
و بعد از اتمام دو روز سريعا عمليات آزادسازي ماهي قرمزها رو انجام داديم و هر كسي ماهي قرمزهاش زنده مونده بود به حوض كوچك ما تقديم نمود...
وسط حوض هم جاي فواره رو گذاشتيم تا بعدها نصبش كنيم
ديروز بعدظهر هم يكي از همسايه در خونه مون رو زد و ماهي عيدشون رو كه در يخچال نگهداري ميكرد روانه حوض ما نمود.
ميگفت از اون بالا هميشه به حوضتون نگاه ميكنم و عاشق حوضتون شدم اين بود كه تعدادماهي هامون زياد شد ... ولي از ديروز ماهي قرمز بزرگه ما اين ماهي تازه وارد رو خيلي اذيت ميكنه تو عكس هم مشهوده كه داره دنبالش ميكنه ....
تقديم با عشق به حوض خونمون با اون ماهي هاي قرمز شيطونش:
تو حوض خونه ی ما
ماهیای رنگارنگ
بالا و پایین میرن
با پولکای قشنگ
دنبال هم میگردن
همو صدا میکنن
با چشمون نازشون
همو نگاه می کنن
دنبال هم می گردن
همو صدا می کنن
کلاغه تا میبینه
کنار حوض میشینه
میخواد ماهی بگیره
ماهیا قایم میشن
به زیر آب ها میرن
کلاغ شیطون میشه زار و پریشون
براي اينكه پستمون خالي از كيانا خانوم نباشه
اين عكس امروز صبحه دخترمه كه داره ميره مهدكودك با خوشحالي؛ چون لباسي كه خودش انتخاب كرده پوشيده
اين روزها هم كه هوا كاملا بهاري و عاليه بعدظهرها روي تراس خونه تاب بازي ميكني و از آلوچه هاي نرسيده حياط ميچيني و به به و چه چه ميكني كه عجب آلوچه هايي!!!! ترش و آبدار!!!