کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

شيريني خونگي

1392/7/15 11:36
نویسنده : مامی کیانا
3,235 بازدید
اشتراک گذاری

بدون هيچ مقدمه

تشريف بياريد ادامه مطلب

خداييش خيلي خوشمزه ست از دست نديدخوشمزه

4

عيد يكي از سالهاي دور  فكر كنم  15- 16 سال پيش بود كه به پيشنهاد خواهرها و زنداداشم شيريني خونگي زديم.

با اينكه تعدادمان زياد بود و همه كمك ميكردند ولي حسابي از كت و كول افتاديم. و مامانم هم از آن سال به بعد عطاي شيريني خونگي رو به لقايش ترجيح داد و همان شيريني هاي قنادي ساليان سال بر سر سفره هاي عيد و مهماني ها جا خشك كرد.

راستشو بخوايد من هم اونقدر كه به پخت و پز غذا علاقه دارم از شيريني پزي نه مهارتي دارم ونه تجربه و نه آنقدر علاقه. آخه خودم خيلي اهل شيريني نيستم.

اين اواخر آشنايي با چندتا وبلاگ آشپزي و شيريني پزي و لذت بردن از هنرهاي بانوان چيره دست من را بر اين داشت براي يكبار هم شده لذت شيريني پزي رو تجربه كنم. چرا كه نه؟

دستور شيريني نخودچي رو از وبلاگ آشپزيهاي مامانم و دستور پخت شيريني تبريزي رو از سايت ساناز سانيا گرفتم.

با كمك هاي بي دريغ دستيارم كيانا جون شيريني ها رو  مو به مو طبق دستور دوستان پختيم.و حتي يك كلمه هم جا ننداختيم.

طبق توصيه سرآشپزهاي گرامي بعد از گذاشتن سيني شيريني ها داخل فر از كنارش تكان نخورديمچشمک وقتي شيريني داغ بود اصلا ناخونك نزديمدروغگو و شيريني ها را اصلا داغ داغ ميل ننموديمدروغگو

1

وقتي به كيانا گفتم نبايد از كنار فر تكون بخورم براي خودم و خودش صندلي آورد و كنار فر نشستيمنیشخند

2

ولي خودمونيم عجب شيريني هايي از آب دراومد ترد و خوشمزه عالييييييييي اووومممممممممممخوشمزه

خودم هم تعجب كردمتعجب

4

باباكاوه كه عاشق شيريني تبريزي شد ولي كيانا شيريني نخودي رو بخاطر شكل هاي متنوعش ترجيح ميداد.

خلاصه اگر عمري باقي موند و وقت كردم حتما براي عيد غدير سعي ميكنم چند مدل ديگه هم مثلا برنجي و كشمشي هم ياد بگيرم و سر سفره عيد از شيريني هاي كه خودم درست كردم بذارمقلب

4

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

مامان نیایش
15 مهر 92 11:44
واااااااااااااااااااااااای باز ببین این مامانی چه کرده آفرین به این دست و پنجه ی هنرمندت کد بانو که از هر انگشتش هزار تا هنر می باره خیلی خوب شده آفرین منم میخوااااااااااااااااام
میگم اون عک سآخری چه نازه خیلی با حاله


اي بابا ما كه انگشت كوچيكه بعضي دوستان نميشيم ولي خودمونيم درست كردن شيريني انگار از خوردنش لذت بخش تره
ما كه لذت برديم البته بيشتر از درست كردنش آخه خودم خيلي اهل شيريني نيستم
حداقل بعد از درست كردن شيريني عذاب وجدان نميگيري كه بايد كلي كالري بسوزوني
اي واي ببخشيد كه دلتون خواست و فاصله ها زياده
اون عكس آخريه با همه دكوراسيون و شيرينيهاش تقديم شما باد
محبوبه مامان الینا
15 مهر 92 11:58
به به !!!!!!!!!!!
احسنت و آفرین و مرحبا به دوست هنرمند خودم
ظاهرشون که خیلی خوشگله
مسلماً طعمش هم بی نظیره
وااااااااااااای چه دکور سنتی ِ خوشجلی
یادم باشه عید غدیر یه سفر بیام ساری


اي بابا ما رو شرمنده نكنيد
همسري و دختري كه خيلي تعريف كردند
البته باباكاوه تو انتخاب خوردني ها خيلي مشكل پسند و نكته سنجه وقتي كلي تعريف كرد و خوشش اومد اعتماد به نفسم زياد شد
اي جانم خداييش راست ميگي
عيد غدير منتظرتم عيدي هم ميدم
محبوبه مامان الینا
15 مهر 92 11:59
راستی اون کیانای ناز کوچه شیرین خونه تون با اون گردنبندش رو عششششششششششق است


كيانا عاشق اينه كه با من تو آشپزي مشاركت داشته باشه مخصوصا اگه قالب زدن و خمير درست كردن باشه كه ول كن قضيه نيست مرسي دوست جونم
مامان فتانه
15 مهر 92 12:25
مااومدیم بایه اپ جدید


من هم اومدم
محبوبه مامان الینا
15 مهر 92 13:02
اشتباه املایی داشتم تو کامنت قبلی منظورم کلوچه شیرین خونتون بود


منم متوجه شدم منظورتون همون كلوچه ست عزيزم
مامان فتانه
15 مهر 92 13:39
به به افرین به مامانی هنرمند واقعا ایوالله داری


قربووونت
مامان اینده یه فسقلی
15 مهر 92 13:45
وقتی خودت از شیرینی های خودت تعجب میکنی، می خوای که ما تعجب نکنیم؟!

به بههههههههههه..... نوووووش جووووونتون ..... ای کاش منم فر داشتم یادش بخیر اوایل ازدواج به مامانم گفتم، من اجاق گاز با طرح فر میخوام، بهتره حالا پشیمونم خفن

دستت درد نکنه، سر ظهری ما رو کیفور کردی
شاید باورت نشه، الان تو آشپزخونه هستم و تبلت به دست
شب داداش اینا اینجا هستن
پست های سفرتون هم اجمالی یه نگاه انداختم به عکساش، سرفرصت میرسم خدمتتون ظرف سفالی خیلی شیکی خریدی، مبارکت باشه خانوم باسلیقه

شکوفا شدن استعدادهات منو کشتهههههه


جدا پس شما هم تعجب كردي
اكشالي نداره عزيزم غصه نخور خودم برات گاز فردار ميخرم
اوه پس مشغول تداراكات شام هستي
اگه از سر ظهر تو آشپزخونه مشغول شام درستيدن هستي معلومه ميخواي بتركوني
آره ديگه چه كنيم يكي با خمير بازي خواهرزاده ش استعدادهاشو شكوفا ميكنه يكي هم با خمير شيريني پزي
قربونت برم شما هم كه بدون فر اينهمه غذاهاي خوشمزه درست مي كني محشري بابا
مامان علی خوشتیپ
15 مهر 92 13:50
سلام عزیزم
ماشاالله...چقدر دخترتون نازه.خدا حفظش کنه براتون
آفرین به این مامان کدبانو و باسلیقه...خیلی لذت بردم وقتی شیرینیهاتونو دیدم.عالی شدند.نتیجه کدبانوگری و هنرمندی خودتونه خانومی...لحظاتتون سراسر شادی باشه عزیزم
ممنون بابت نظر زیبات
عکس شیرینیهای زیباتون توی تصاویر ارسالی قرار گرفت


عزيزم از اينكه به ما سر زديد بسيار خرسند گشتيم
اي بابا به پاي شما كه نمي رسيم در برابر درياي هنر شما خداييش قطره هم نيست
واااااي خيلي خوشحالم عكسي از شيريني هاي من گذاشتيد تو وبلاگتون خيلي خوشحالم كرديد باز هم از بابت تمام راهنماييهاتون ممنون
مامان شایلین جون
15 مهر 92 14:02
وایییییییییییی چه مامان هنرمند و کدبانویی. واقعا عالیه مامانیآفرین آفرین. این چیزا رو میبینم خجالت میکشم که نه درست حسابی آشپزی میکنم و نه چیزی.کیانا خوش به حالت با این مامان خوش سلیقه و هنرمندت.وای این فرشته کوچولوی خونه تون هم خیلی نازه بخورمش؟دوستون داریممممممممممم


واي دوستان همينطور پشت سرهم منو شرمنده ميكنن
به نظرم همه مامانهاي ايروني هنرمند و كدبانو هستن
ما هم دوستون داريم از اين همه لطفي كه به ما داريد ممنون
باران
15 مهر 92 14:18
واي دهنم آب افتاد، حتما درست ميکنم، البته اگه ياري کنندددددددد آخه ميدونيد چيه اينجانب يکم تنبل تشريف دارم

ولي اگه بپزمم فکر نکنم به خوشگلي و خوشمزگي شما بتونم در بيارم

واقعا چقدر خوبه که دو تا کدبانو در يک منزل هستيد

گوش شيطون کر، ما هم قراره دو تا کدبانو بشيمچه رمانتيک




اگر شما همت كنيد او ياري مي كند

اي جان نگيد تنبل

به خاطر شرايطتون كه اينطوري هستيد آخه آدم تو دوره بارداري يخورده همچين شل ول ميشه

واي نميدوني خيلي رمانتيكه وقتي با دخترت آشپزي ميكني


مامان آروین (مریم)
15 مهر 92 14:39
وای مامانی شما چقدر هنرمند هستین
من عاشق شیرینی خانگی هستم مخصوصا در کنار سماور و چای


اي جانم قابل شما رو نداره ما هم عاشق شما و آروين جونيم
مامان اینده یه فسقلی
15 مهر 92 21:56
ولی من فکر نمیکنم مثه بعضیا غلط املایی داشته باشم و به جای کلوچه نوشته باشم: کوچه




اي دوست خبيث

خداييش وقتي غلط املايي دوستمون رو ديدم اولين چيزي كه تو ذهنم اومد قضيه اوندفعه دندانپزشكي بود

ميخواستم به محبوبه جون بگم الآنه كه اين دختر شيرازيه زبرو زرنگ، تيزبازي دربياره و بياد مچ بگيره ولي بيخيال شدم

وااااااااااااي كاشكي ميگفتم

ميگم حالا شما تبلت به دست مشغول تداركات شام چطوري غلط املايي دوست جونمونو ديدي
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
16 مهر 92 8:07
وای دهنم آب افتاد دلم به تاب تاب افتاد


يك تك پا تشريف بياريد منزلمون ازتون پذيرايي مي كنيم حسابي
محبوبه مامان الینا
16 مهر 92 12:00
ایشششششششششششش بعضیا حتی در حال تدارکات واسه خانم داداششون هم دست از سوتی گیری برنمیدارن!

اتفاقا منم دقیقا بخاطر همین دختر شیرازی ِ زبرو زرنگ اومدم اصلاح کردم !

این روزها به اندازه کافی سوتی دادم




همين والا حالا نميدونيم چي پخته واسه خان داداش

چي در بياد خدا ميدونه مثلا سوتي پلو با خورشت مچ گيري

من عاشق اون سوتي هاتم به خدااااااااااااا


ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
16 مهر 92 12:04
من تیز و بُز می پرم کامنت هاشو میخونم.... همون ظهر دیدم، یادم اومد که نگفته بودم... در ضمن، شما هم وقتی کسی غلط املایی داره، خودت موقع پاسخ کامنت درستش کن دیگههههههههه


جدا اصلا يادم نبود كه ميتونم اصلاحش كنم
پس ديگه فهميدم از اين به بعد سوتي دوستها رو پاك ميكنم تا بعضي ها مچ نگيرن
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
16 مهر 92 12:07
واااا



حالا خودت چرا سوتی میدی ؟



دندانپزشکی چیهههه؟ بجای دامپزشک، نوشته بود: دانــــپزشک...



مچشو گرفتم!




نه بابا دندانپزشك بود

مطمئنم

اي مچ گير

محبوبه جون دندانپزشك بود ديگه؟ يا من اشتباه كردم
واه سوتي تو سوتي شد چه خبره؟

مامان علیرضا
16 مهر 92 16:18
کیانا جون چه مامان هنرمندی داری قدرش رو بدون



ممنون از اينهمه لطف و محبت
مامان علیرضا
16 مهر 92 16:19
کودکی غنچه ای از رود صداقت به صفای آب است
کودکی صفحه ای از عشق و محبت به شکوه ماه است
کودکی سلسله ی اشک به دنبال سرشت است
کودکی لاله ی سرخ است به باغ امید
روزت مبارک کیانا جون


ممنون دوست خوبم
الهه مامان یسنا
16 مهر 92 17:03
به به!!!! آخ دهنم آب افتاد دلم به تاپ تاپ افتاد


اي بابا ببخشيد كه دل دوستانم آب شد
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
17 مهر 92 8:22
کاش ،دنیا همیشه کودک بماند و کودکانه ترانه های عاشقانه اش را لالایی شبهای بی خوابمان کند.

کاش دنیا به زیبایی روزهای کودکی میشد!

کاش کودکان صمیمیتشان را همچون دوستیهای بی ریایشان فراگیر میکردند.

کاش دنیا سراسر کودکانه میشد و ما کودک.

اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت و نه هیچ مادری بهشتی می شد.

شکوفه بهاری مامان و باباها روز جهانیتون مبارک


زيبا بود ممنون از اينهمه احساس
محبوبه مامان الینا
17 مهر 92 10:31
دندانپزشک بود
یک هیچ به نفع ِ من و مامان کیانا
مامان یه فسقلی تحویل بگیرید لطفاً


بابا ايول ميگم من يه چيزايي يادم بود خداروشكر هنوز آلزايمر نگرفتم

ولي خوب دلمون هم نمياد از دوست جونمون جلوتر باشيم برد برد به نفع هر دو
ولي خوب مطالعه كامنتهاي ديگران گاهي اوقات آدمو به دردسر ميندازه شما كه خوب ميدوني
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
17 مهر 92 13:19
قیافه شون که عالیه مطمئنم مزه شون هم عالی بوده خانوومی نون برنجی کرمانشاه رو هم تو لیست بزار خیلی راحت درست میشه البته من سالهای قبل درست کردم


آره دلتون نخواد خيلي خوشمزه شد
راستي آره خيلي دلم ميخواد نون برنجي درست كنم
ولي براي اولين بار ميخوام كم درست كنم ببينم چطور درمياد اگه تجربه اي و يا نكته و فوت كوزه گري خاصي داره بهم بگو استفاده كنم
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
17 مهر 92 13:21
روز جهانی کودک مبارک کیانای عزیزم


واي چقدر گل و بوسه
چقدر هم چسبيد
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
17 مهر 92 21:13
pomme d'api : اسم ِ شامپوی الینا جونی

یک لغت فرانسوی هستش، به معنی ِ سیب.


ميگم حسابي پي اين شامپو رو گرفتي حتي معني لغت رو هم درآوردي
بابا ايول داري خوشم مياد از اين سماجت و زيركي ت
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
17 مهر 92 21:50
این شیرینی هم با اون دکور خوشگلت، معرکه ست



از قسمتی که صندلی آوردین و جلو فر نشستین، خیییییلی خوشم اومد




قابل شما رو نداره دوست گلم

عاشق دكورهاي سنتي و اصيلم

خوشحالم كه خیییییلی خوشتون اومده


نازنین نرگس
18 مهر 92 23:32
وای چه شیرینی های خوشمزه ای من هم دلم میخوادسلام به مامان کیانای ناز و صد البته کیانای گل دلم واستون تنگ شده بود ما بالاخره برگشتیم


واي چقدر خوشحالم كه برگشتيد سلام به روي ماهتون حتما ميام پيشتون
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
20 مهر 92 12:59
لطفا کامنت های این پست رو مجددا مطالعه فرمایید...

http://kianabala.niniweblog.com/post155.php

هاااان؟! فکر کردین من کوتاه میام....؟

عمراً...

سوتی سوتیه دیگه!
دندانپزشک و دامپزشک و دانپزشک نداره که...




در اين نظر
نویسنده : محبوبه مامان الینا
26 مرداد 1392 ساعت : 12:29 محبوبه جان گفتند كه منظورشون دندانپزشك بوده ولي اسمي از دامپزشكي نبرديم جوجوووو
مام پارسا
28 مهر 92 11:39
باباااااااااااااااااااااااااااا هنرمندددددددددددددددددددد


بابا تو شيريني پزي و كيك پزي كه به شما نميرسيمم
مام پارسا
28 مهر 92 11:41
آفرین دوست جونمممممممممممممممم...کارت عاااااااااالی بود
یه کاری می کنی تا منم هنرهامو رو کنم و عکسشونو بذارم هااااااااااااااااااا


چه عجببببببببببببببب
واقعا خورشيد از كدوم طرف دراومده؟؟؟؟
درست ميبينم خودتي
ما منتظر هنرمنديهاي دوست جونمون هستيم