کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 6 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

مهمان ناخوانده

1392/10/7 12:22
نویسنده : مامی کیانا
1,758 بازدید
اشتراک گذاری

6

مهمان گرچه عزيز است ولي همچو نفس              خفقان آرد اگر آيد و بيرون نرود

خدا نصيب گرگ بيابون نكنه؛ چشمتون روز بد نبينه دو هفته اي ميزبان يك مهمان ناخوانده بوديم كه حالا حالاها قصد رفتن نداشت کلافه

با ما در ادامه مطلب همراه باشيد....

دو هفته اي بود كه درگير ويروس جديدي بوديم. اولش با تب شديد شروع شد و بعد هم سرفه و بيحالي و بدتر از همه بدغذايي و بي اشتهايي...زبان

تو اين دو هفته كار خونه و تميزكاري تعطيل و همش تو آشپزخونه مشغول آماده كردن آبميوه، سوپ و هر نوع دمنوش گياهي بودم تا به واسطه اونها زودتر خوب شي.اوه

واي ياد اون روزها و مخصوصا شب ها مي افتم حاضرم تا آخر زمستون و سرما در حبس خانگي به سر ببرم.چشم

به لطف خداي مهربون و قدرتي كه بهم داد اون روزهاي سخت و سوت و كور خونه هم گذشت.

خونه بدون صداي قهقهه و فريادهات و شيطنتهات هيچ لطفي نداره.دل شکسته

خوب از بيماري كه بگذريم اين ده روزي كه با هم تو خونه بوديم خيلي كارها كرديم.

8

خيلي وقته جنس بازيهات عوض شده خيلي خيلي علاقه مند به پازل شدي از هر نوعش. بارها و بارها درست ميكني و  بعد بهم ميريزي.

1

2

6

اين پازلها هم واسه يكي دوسالگيته كه اين چندوقت كه خيلي علاقه پيدا كردي به پازل واست آوردم كه بازي كني

3

اين چند وقت كه تقريبا يه روز درميون خدمت آقاي دكتر طاهري بوديم حسابي با هم دوست شديد وقتي آقاي دكتر اين پازلو بهت هديه داد خيلي ذوق زده شدي همونطور كه مشغول صحبت با دكترت بودم سريع پازلو چيدي و چقدر تشويق شديتشویق

اين هم پازلي كه آقاي دكتر به شما داد

دكتر طاهري

بازي با اين ستاره ها هم سرگرمي خوبي بود تا ساعتها من و تو بشينيم و كلي شكل از توش دربياريم

7

اين دومينو رو هم عمو آرش عزيز وقتي مريض بودي از تهران برات فرستاد تا خوشحالت كنه و تو اون روزها باهاشون سرگرم شي. شما و باباكاوه هم خيلي خوب دومينو ميچينيدتشویق

7

پيشرفت كلاس زبان رو نگو كه ميميرم وقتي منو Mum صدا ميزنه. هر جلسه كه مياد كلي حرف واسه گفتن داره. جلسه قبل كه با مديرشون صحبت ميكردم خيلي از پيشرفت زبان كيانا نسبت به همكلاسيهاش كه 4 سال به بالا هستن و كيانا هنوز 4 سالش پر نشده تعريف كرد و خدا ميدونه اون لحظه چقدر خوشحال شدم.بغل

4

تو اين صفحه هم عكس خودش و خورشيد خانوم و منو كشيدهنیشخند

5

راستي يادم رفت بگم ساعت ها با چسب؛ كاغذ و قيچي خودتو سرگرم ميكني و برام كاردستي درست مي كني

5

چقدر خوب تاريخ روزها رو از تقويم زندگيت جدا كردي( اومدي و گفتي مامان ببين خوب عددها رو جدا كردم!!)

9

راستي تو اين چند وقت برات يه پالتو دوختم + بافتن يك كلاه و شال گردن

88

اين بوت ها رو هم باباكاوه از تهران برات خريد

5

اين هم از ژست هاي مخصوص خودته بازي با لب و دهان و زبان موقع عكس گرفتنچشمک

66

 

راستي يه چيزي يادم رفت چند روز پيش يه چيزي درست كردي و بهم نشون دادي هميني كه پايين ميبيند

77

گفتي مامان ميدوني اين چيه؟سوال خودت در جواب گفتي كه اين آبشُش. منو ميگيتعجب

ماهي ها با آبشش نفس ميكشن ما با شش. بازهم من تعجب

خودمو جمع و جور كردم و در ادامه حرفهاش گفتم آره ما كه روي زمين زندگي ميكنيم با شش نفس ميكشيم و ماهي ها هم كه توي آب هستن با آبشش

سريع پريدي تو حرفهام و گفتي ماهي هام روي زمين زندگي ميكنن ولي توي آبن ولي ما تو هوا نفس ميكشيم...

خلاصه كه با اين حرفهات نفسم بند اومد نفــــس مـــن

5

. .

.

 يه چيز ديگه يادم اومد( چيه خوب دو هفته ست آپ نكردم ديگهاز خود راضی يكي يكي يادم مياد) شب هايي كه تب داشتي با يه حوله ي نمناك كه روش عكس يه خرس داشت پاشويه ت ميكردم

55

گاهي اوقات هذيون هم ميگفتي. يكدفعه كه خيلي هم بيحال بودي چشمهاتو باز كردي و گفتم خرس كوچولو اومده تب و مريضيت رو بگيره ببره

تو اون نور كم و با اون حال ناخوشت گفتي مامان اون خرس قطبيهتعجب خرس قطبيها سفيدن هیپنوتیزم

تو برفها زندگي ميكنن اونجا خيلي سردهتعجب

قربون اون هوش و دقتت برم كه اينقدر حواست جمعهماچبغلبغل

 

تقديم به دختر نازم

کنار تو فقط آروم میشم

پُر از دلشوره ام هر جای دیگه

تو تقدیر منی بی لحظه ای شک

چشات اینو بهم هر لحظه میگه

تو می خندی پُر از لبخند میشم

تمومِ زندگیم خوشرنگ میشه

صدای پای تو تو خونه هر روز

واسه من بهترین آهنگ میشه

2

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (36)

محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:41
سلام آنلاینی رو حال میکنی؟
مامی کیانا
پاسخ
آخر آنلايني رفيق
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:41
خب بریم سراغ پست
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:50
هی وای من مریضی خدا رو شکر که کیانای عزیزم خوب شده ولی خودمونیم مونا جون کللللللللی مارو هم نگران کردی با این غیبت طولانیت چه عموی مهربونیبه فکر خوشحالی کیانای ناز ما بوده ای جان مااااااااااااااااااااام آفرین به دختر باهوشمون عزیزم چه مرتب شماره ها رو قیچی زده آبشش ینی فکم افتاد بچه های این دوره واقعا یادگیریشون خیلی بالاست
مامی کیانا
پاسخ
ايشالا هيچ بچه اي مريض نشه و هيچ مادري رو گرفتار نكنه دوستم ببخشيد كه نگرانت كردماصلا دل و دماغ نداشتم كيانا دو تا عموي مهربون داره كه خيلي بهشون علاقه داره يكي يدونه ست ديگه عموهام فقط حواسشون به كياناست خيلي از جدا كردن تاريخ هاش خوشم اومد واقعا كه بچه هاي اين دوره خيلي دقيق و باهوشن من كه گاهي اوقات كم ميارم
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:51
واااااااااااااااای مونا خوشم میاد از وقتت استفاده مفید میکنی بابا هنرمند خییییییییییلی خوشگله هم پالتو هم شال و کلاه اتفاقا حدس زدم کار خودت باشه تو پست قبل خواستم ازت بپرسم خوش به حال کیانا جون با این مامان هنرمندش
مامی کیانا
پاسخ
نظر لطفتونه عزيزم بابا شما هم هنرمندي دوست جونم
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:53
عززززززززززززیزززززززززززم دلم کباب شد بابت اون قضیه حوله و خرس قطبی تو اوج مریضی هم واست توضیح داده این خرس قطبیهای جونم جیگرم انشاله هیچوقت مریض نشی
مامی کیانا
پاسخ
تو رو خدا ميبيني چقدرحواس جمعند اين بچه ها تو اون ناخوش احواليش داشت برام كلي توضيح ميداد كه قطب كجاست و خرس قطبيها چطور زندگي ميكنن
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:53
اون فیگور و بازی با لب و دهان و زبان تو حلقم
مامی کیانا
پاسخ
بعضي وقتها كلافه م ميكنه و ديگه كلا منصرف ميشم از عكس گرفتن
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:55
راستی مونا جون گفتی کیانا کدوم موسسه میره واسه زبان؟ تو مهدشون بود؟
مامی کیانا
پاسخ
آره عزيزم تو مهد هفته اي يك روز سه شنبه ها كلاس زبان دارن اينطوري خيلي خوب شد ديگه زحمت كلاس بردن و آوردن نداره
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 12:55
خصوصی
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
7 دی 92 13:20
واای از دست ِ تو مونا جون... کلی خندیدم اولش گفتم: وااااای یعنی مهمونشون کی بوده که مونا داره دسته دسته موهاشو میکنه. اینجوری: آخییییی... ای جااان... ایشالا دیگه ویروس نیاد سراغت کیانا جونم به بهههههه... پس با دکتر هم رفیق شدی چه پازل خوشگلیییییییییی... وااای... این ستاره های رنگی... منو یاد اون موقع ها انداخت... ای وللللللللللل... دومینو خب یه عکس هم بعد از خراب شدنش میگرفتی مونا جان! ببینیم چیدمان درست بوده یا نه؟ وااای.. Mom یا همون Mum عززززززززززیزم اینجور که معملومه دارن زبان بریتیش یادشون میدن. چرا آخه؟؟؟؟ American خیلی بهتره کهههه... mom. متاسفانه منم روی همین زبان ِ بریتیش از مدارس و ... ضربه دیدم... وقتی اومدم سطح بالاتر و IELTS دیدم که American بهترین شیوه بوده و ما غافل از اون. در هر حال، موفق باشی کیانا جووووووون.
مامی کیانا
پاسخ
يعني خداييش چي فكر كردي؟ نه عزيزم نه جانم من عاشق مهمونم آره خيلي با دكترش رفيقه اگه ببرمش پيش يه دكتر ديگه اصلا همكاري نميكنه من هم عاشق اين ستاره هام گاهي اوقات من و كيانا سر اينكه چي درست كنيم و چطوري باشه بحثمون ميشه اتفاقا يه عكس از خراب شدنش هم گرفتم اگه باشه ميزارم جدي ميگي بريتيش اينقدر ضربه ميزنه؟ يعني فكر ميكني تو همين لغات اوليه و محاوره روزانه اينقدر تاثير بزاره ميتوني بيشتر بهم توضيح بدي كه با مربيش صحبت كنم آخه من كيانا رو آموزشگاه نميبرم هفته اي يه روز مربي زبان مياد مهدكودك و باهاشون كار ميكنه
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
7 دی 92 13:23
جریان شش و آبشش و زمین و آسمون خییییییییلی باحال بود تیپ زمستونیشوووووووووووو ای ولللللللللللللللللللللللللل دست و پنجه مامانی ِ گل درد نکنه. ای جاااان ماشالا به این هوش و حواس... خرس قطبی شعر خوشگل ِ پایانی متن هم عااااااااااااااااااااااااااااااااالی
مامی کیانا
پاسخ
فكر كن ما تو 4 سالگي شش و آششمون كجا بود؟ البته خودمو ميگما خواهش ميكنم عزيزم دوستا ن به ما لطف دارن شعر خوشگل پاياني هم تقديم تمام دختران ايران زمين با عششششق
مامان احسان
7 دی 92 13:23
عزیزم الان چطوره حال دخمری مامان با سلیقه؟ ممنون که حالمونو میپرسید ببوسید گل دخترونو
مامی کیانا
پاسخ
الحمدا... اين مهمان ناخوانده رو با تيپا انداختيمش بيرون خدا رو شكر تازه به غذا اومده
محبوبه مامان الینا
7 دی 92 13:54
خصوصی
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
7 دی 92 13:59
زبان انگلیسی با دو لهجه آموزش داده میشه. british و american بریتیش برای تافل خوبه. خیلی محدوده.. کاربرد ِ آنچنانی هم نداره. اَمـِـریکن بهتره. به روز تره. بین المللی هستش. واسه آیلتس عالیه. هم تو ایران کاربردش بیشتره. هم تو کشور دیگه. یه سری از تلفظ ها و نوشتارهای املایی هستش که آدمو گیج میکنه و بعدها اگه کسی بخواد زبانشو ادامه بده و پیشرفت داشته باشه، اذیت میشه. یه نمونه واستون مثال بزنم. I go to cinema و I go to move اولی بریتیشه. فقط صرفا واسه خود ِ سینما و مکانش هستش. اما move خیلی گسترده تره. هم به معنی ِ فیلمه. هم یه مکان واسه دیدن ِ فیلم و ... در صورتیکه هر دو جمله از لحاظ معنا درست هستن. اما از لحاظ ِ به روز بودن، نه. اولی قدیمی و ناشناخته ست . به زبان ِ ساده بهت بگم: بریتیش واسه نسل قدیمه. اما american واسه نسل ِ جدیده. کتابهایی که تهیه میکنید، روی جلدش رو بخونید. معمولا نوشته که جز کدوم دسته هستش. راستش نمیدونم روی کتاب بچه ها چی مینویسن ،اما روی کتاب ما اونایی که cambridge نوشته شده بود رو جلدش، بهترین بودن.... یعنی امریکن تدریس میشد. نهایتا میتونید از آموزشگاه های زبان سوال بگیرید که کتاب خوب رو بهتون پیشنهاد بدن. یا شایدم همین مربی ِ بدونه و درجریان باشه. امیدوارم توضیحاتم بتونه بهتون کمک کنه و متوجه منظورم شده باشین موفق باشید.
مامی کیانا
پاسخ
ممنون عزيزم كه اينقدر وقت گذاشتي و به اين خوبي توضيح دادي حالا توجيه شدم تحقيق ميكنم البته رو كتابش كه چيزي نننوشته از مربيش ميپرسم ممنون بابت تمام خوبيهات گلم
مامان آروین (مریم)
7 دی 92 16:08
عجب این مهمان ناخوانده جا خوش کرده بود خدا رو شکر که رفت خانومی خیلی هنرمندی که پالتو میدوزی و کلاه و شال می بافی ، ای کاش ما فقط میتونستیم پارگی جورابمون رو میدوختیم تا اینقدر در مصرف جوراب اسراف نمیکردیم
مامی کیانا
پاسخ
مهمون به اين سمجي نديده بودم خلاصه از دستش رهايي يافتيم اي بابا ما رو شرمنده نفرماييد هر كسي يه هنري داره حتما شما از پس كارهايي بر مياي كه من تواناييشو ندارم خياطي هم فقط يخورده حوصله و دقت و البته علاقه ميخواد واقعا سوراخ جوراب رو هم نميدوزي؟ جدي گفتي؟
مامانی شایاجون
8 دی 92 19:58
سلام مامان کیاناجون ممنون که به نوه عزیزم شایاجون سرزدین تمام عکسای خوشکل خانوم کیانا را دیدم شارژ شدم زنده باشه الهی ارادتمند مریم ارشدی مامانی شایاجون
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم ممنون كه شما هم به ما سرزديد چه ماماني خوبي خيلي خوشحال شدم از آشناييتون
مامان ملیکا
10 دی 92 0:10
سلام مونا جون آفرین به هنر مند ی مامان نمونه واقعا که برای اقتصاد خونه وجود مامان خیاط نعمته کاش ما هم از این هنرها داشتیم خز دور کلاه و شال هم خیلی قشنگترش کرد ،آفرین سلیقه
مامی کیانا
پاسخ
سلام منصوره جونم شرمنده كرديد ما رو آره واقعا دونستن خياطي حتي در حد مبتدي خيلي راه گشاست مخصوصا اگه دختر داشته باشي اون خز دور كلاه و شال هم خودش يه نوع كاموا و براي كلاه اولش چند رديف از اون كاموا بافتم بعد با كامواي ساده بافتم براي هماهنگي با شالگردن هم دو طرفش رو چند رديف بافتم ممنون از اينكه اينقدر تعريف كردي ازم
مامان ملیکا
10 دی 92 0:20
چه دوربین کلاسیک خوشگلی چه خوب که یاد گرفته پازل بچینه دومینو ، خیلی جذابه ، یادم باشه حتما بخرم
مامی کیانا
پاسخ
اين دوربين يادگار دوران كودكي خودمه چقدر با اين دوربين عكس انداختيم برام يادآور روزهاي قشنگه دومينو خيلي بازي مهيجيه حتما مليكا جون خوشش مياد خودت هم طرفدارش ميشي
مامان ملیکا
10 دی 92 0:31
آبشش ، آفرین به دختر با استعدادمون کاش سال دیگه یک مهد ایده آل برای ملیکا پیدا کنم وای خدا جون خرس قطبی ...ماشاالله به هوشت خاله جون
مامی کیانا
پاسخ
اگه بتوني يه مهد خوب و خصوصا يه مربيخوب براي مليكا جون پيدا كني خيلي شانس آوردي خيلي به پرورش استعداد و يادگيري اونها كمك ميكنه
رضوان مامان رادین
10 دی 92 23:36
واااای مریضی خدا را شکر کیانا جون خوب شده... پس کیانا جونی عاشق پازلههههچقدرم پازل داره... بوتهاشم خیلی خوشگل و نازن
مامی کیانا
پاسخ
امان از مريضي خداروشكر ممنون كه به ما سر زدي چشمهاتون خوشگل و ناز ميبينه گم
مامان احسان
11 دی 92 12:43
سلام عزیزم حالتون چطوره کیانای ناناس خوبه
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم خوبيم قربونت برم
مامان فتانه
11 دی 92 16:29
عزیزممممممممممممم انشالله دیگه هیچ وقت مریض نشه ....عکس ها عالی بودن کادوت هم مبارکت باشه خانمی
مامی کیانا
پاسخ
ايشالا ايشالا هيچ بچه اي مريض نشه
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
11 دی 92 17:14
سلام به دوست ِ مهربون خودم و دختر بانمکش بالاخره آپ کردین تو این چن وقت خیلی سرم شلوغ بود وقت نکردم بهتون سر بزنم به بهههههههههههه چه پالتو چه شال و کلاه مامان دوزه خوشکلی مبارکت باشن کیانا جون عاشق ِ اون چاله کنار لپتم خانوم گل
مامی کیانا
پاسخ
سلام به روي ماهتون آره عزيزم بالاخره آپ كردم چشمهاتون قشنگ ميبينه چاله كنار لپ آره من خودم هم خيلي دوسش دارم يه موقعهاي مياد و ميره
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
14 دی 92 3:23
عزیزم خداروشکر که حالت خوب انشاله همیشه سلامت باشی قربونت بشم که اینقدر باهوشی راستی هدیه هاتم مبارک
مامی کیانا
پاسخ
ممنون عزيزم شما هم ايشالا هميشه شاد باشي
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
14 دی 92 16:20
سلام عزیزم خدا نکنه مریص باشی کیاناجون امان از ایم مهمان ناخوانده الان خوبی که انشالا از دیدن عکسات کلی شاد شدم ماشالله کلا انرژی مثبتی خانم خوشگله اون ژست لبو دهانت منو کشته مامانی هم که هر دفعه مارو با هنراش سورپرایز میکنه ولی ما رو میزاره تو خماری چون آموزشش رو نمیزاره دو نفر دیگه هم یاد بگیرن مونا جون چرا یه وبلاگ هنری نمیسازی یا لابه لای پست های کیانا جون آموزش این لباسها رو بزاری بابایی هم ماشالله با سلیقه اس چه بوت خوشگلی خریده
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم شاد باشي ايشالا هميشه اي بابا ما كه الآن كلي از هنر كوزه گري شما به هيجان اومديم دوستان اينقدر هنرمند هستند كه ما بايد جلوشون لنگ بندازيم وبلاگ هنري؟ ميترسم از پسش برنيام فكر خوبيه ميخواي دوتايي اينكارو بكنيم؟ نظرت چيه؟
مام پارسا
14 دی 92 18:47
واااااااااااااااااااای مریضی نگو که من دیگه از هر چی زمستون بیزاااااااااااار شدم...پارسا هم بعد از مهد کودک مدام مریضه...خود منم که یک هفته سخت سرما خورده بودم و تازه یکی دوروزه یه کم سرپا شدم... ایشالله دیگه هیچ وقت رنگ مریضی رو نبینید...دقیقاً منم با حبس خونگی تا آخر زمستون موافقم
مامی کیانا
پاسخ
ولي زمستون با همه سرماش رو خيلي دوست دارم مخصوصا اسفندماه كه عاشقشم از همين الآن تو تب و تاب خونه تكوني و هفت سين و عيد و خريدم و بهتر از همه تولد عشقم كيانا اين مريضيها هم هست ديگه ايشالا ديگه اين سرماخوردگيها و ويروسها برنگردن
مام پارسا
14 دی 92 18:54
به به چقققققققققققققدر پر کار...چقدر کار مفید انجام دادید توی این دو هفته پارسا هم چند ماهی میشه که بیشترین سرگرمیش شده پازل...کارم پازل خریدنه...پس مثل اینکه اقتضای سنشونه آفرین خانوم باهوش...ایشالله تافل بگیری عزززززززززیزم وای بازم یه چیز جالب دیگه اینکه پارسا هم عاشق بازی با قیچی و کاغذه...کلی شکل با کاغذ میبره و با چسب ماتیکی به دفترش می چسبونه...کار منم مدااااااااااام جمع کردن خورده های کاغذه حس نمی کنی این دو تا زیاد تفاهم دارن وااااااااااااااااااای ماشالله به دوست هنرمند خودم...به به عجب پالتویی...عجب شال و کلاهی...دست مریزاد دوستم اون قضیه آبشش و شش خیییییییییییلی جالب بود..آفرین جیگر باهوشم اون حوله و خرس قطبی هم بامزه بود...فدات بشم که وسط تب حواست جمع بود
مامی کیانا
پاسخ
به به چه تفاهماتي خداي نكرده مامانهاشون دوستان گرمابه و. گلستان هم بودن ديگه ناخودآگاه تاثيراتي ميزاره خورده كاغذها رو كه نگو تازه من چمع ميكنم ميريزم شاكي هم ميشه ميگه چرا كاردستيهامو ريختي اين آبشش و شش هم نتايج مهد رفتنه ديگه كتابهاي آموزشي كه امسال دادن خيلي خوبه
مامان شایلین جون
15 دی 92 14:40
مونا جون کلی واست نوشتم اومدم ثبتو بزنم پرید الهی فدات بشم کیانا جون که مریض شدی خاله. شایلین هم مثل تو مریض بود چند روزی تازه از دیروز داره میره مهد. عزیزم خیلی عالیه که اینقدر یه جا تمرکز میکنی و بازیهای فکری هم انجام میدی. آفرین دختر گلم. کاش شایلین هم اینطوری باشه. چقدر خوبه که تو زبان اینقدر پیشرفت کردی. شایلین هم یه ماهه داره میره. گذاشتم تا ببینم چقدر علاقمند میشه. دوستت دارم خوشگل خانم زنده باشی ایشالا.
مامی کیانا
پاسخ
اي جانم الهي براي من هم خيلي پيش مياد براي همين هميشه اولش يه كپي ميگيرم اي واي شايلينم هم مريض شد الهي كه هيچ وقت مريض نشه چه خوب كه شايلين جونمو ميفرستي كلاس زبان ايشالا كه علاقه مند ميشه
مامان شایلین جون
15 دی 92 14:44
وایییییی مونا جونم ماشالا تو آخر هنری عزیزم. چه لباس خوشگل و شال و کلاه خوبی واسه کیانا جون دوختی. آفرین. شش آبششش. ماشالا به هوش این بچه ها. من الانشم نمیدونم فرق شش و آبشش چیه عکسات و ژستات هم مثل همیشه قشنگننننن
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيزم آخر هنر كه نيستم تازه اولشم شما خيلي لطف داري ما هر كاري كنيم نميتونيم به پاي بچه ها برسيم انگار اونها چند قدم از ما جلوترن بچه هاي اين دوره ماشالا همه شون باهوش و بااستعدادن شايلين جونمو ببوس
مامان ملیکا
15 دی 92 15:54
مونا جون این مهمون ناخونده تون چقدر سمج شده ، پس چرا نمیره؟ منتظر آپتونیم
مامی کیانا
پاسخ
اين مهمون ناخونده رو بيرونش كرديم ما با يه آپ كوچولو اومديم
رضوان مامان رادین
15 دی 92 16:21
وااای چه مهمون بدی
مامی کیانا
پاسخ
خدا نصيب نكنه
مامان نیایش
15 دی 92 18:44
سلامممممممممممم به به مامان هنرمند و خوش ذوق و دختر خوشتیپ و ناز چه طور مطوری عزیزم؟ خیلی خوشگل بودن کلاه و شال و پالتو دست گل مامانی درد نکنه خیلی عالی بود آفرین خوش به حالتون الهی همیشه تنت سالم باشه و مهمون ناخونده هیچ وقت برات نیاد اونم از نوع ویروسیش البته همهمون یه جورایی میزبان این ویروسه بودیم تو این مدت الهی خوب و خوش باشی عزیزم
مامی کیانا
پاسخ
سلام زهره جونم اي بابا باز هم تعريف و تمجيد بابا آب شديم ما رو شرمنده نفرماييد خدا واسه هيچ كس نياره خيلي ويروس بدي بود الهي همه خانواده ها سالم باشند و پاي ويروس به خونه هاشون وا نشه آمين
محبوبه مامان الینا
15 دی 92 19:59
سلام عزیزمخوبی؟تعطسلات خوش گذشت؟
مامی کیانا
پاسخ
سلام عزيز دلم تعطيلات كه هيييييييي بد نبود مشغول تميزكاري بودم آخه بعد دو سال تازه كمد ديواريهامونو نصب كرديم كلي كثيف كاري شد و مشغول خونه تكوني
TKwUwJm91gmE7NTJaEP7mz1VoTM5oq9xGcTBIqEIYV4wDxHBafzSLGshUhK0hhUFsVrXXVSz2z3zCAgyRdrhsoLcuT9RewMiyLozOXvxSdGmBtytuooeHjRm95VeInEK
18 دی 92 10:12
ووووووووووواااااااااااای کجایین شما ؟
مامی کیانا
پاسخ
اومديم
الهه مامان یسنا
23 دی 92 11:49
عزیزم که این مریضی حال همه رو گرفت امسال... چه شال و کلاه قشنگی چه پالتوی قشنگتری به به!!
مامی کیانا
پاسخ
بد مريضي بود بره بر نگرده نفسمون رو گرفت
saba
26 دی 92 12:23
mona kheyli doost daram bebinamet chera invara nemiay cheghadr naze kiana joon
مامی کیانا
پاسخ
به خدا خيلي گرفتارم اصلا نميشه خيلي دوست دارم بيام سمت نوشهر و چالوس خيلي دلم تنگ شده اگه اون طرفي بيام كه حتما حتما بهت سر ميزنم مامانت چطوره؟ واسه مامانت هم خيلي دلم تنگ شده از راه دور ميبوسمت