کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

خلاقيت

خوشم مياد مثل مامانش به خلق آثار هنري علاقه منده از تو اتاقت اومدي بيرون و گفتي : مامان ميخواي برات از اين لباسها درست كنم آشپزي ميكني لباست كثيف نشه؟ خانوم محمودي( آشپز مهدكودك) از اين لباسها ميپوشه منو ميگي عاشق اين كارهات هستم آخر خلاقيت و ابتكار ِ البته ناگفته نماند اون طرز لباس پوشيدن و ست كردن و پوشيدن شلوارهاي دوران كودكي بالاي زانو خاص خود كياناجونه! با برچسبهاي قلب هم تزئينش كرده قربونش برم بعد هم ازم آويز لباس خواستي تا لباس دست ساز خودتو بين لباسها تو كمد آويز كني   ******************************************************************* ديروز اومدي و گفتي مامان ميدوني خستگي يه آدمه؟ منظورتو ن...
8 بهمن 1392

نذري عزيزجون و سمنو پزون

به رسم هر سال مامانم نذري سمنو رو پخت و همه تا نيمه هاي شب پاي ديگ بيدار بوديم و هم زديم و دعا خونديم. اين وسط بچه ها هم كلي شيطوني كردن و آتيش سوزوندن عليرضاي شيطون، حنانه جون،سجاد مهربون و كيانا بلا جمع قبل - عليرضا + كمال جون   بعد از تقريبا 17 ساعت هم زدن سمنو حسابي جا افتاد وآماده ست. آماده براي پخش كردن. ناگفته نماند كه كيانا عاشق سمنو و همونجا داغ داغ چندتا كاسه سمنو خورد تا از قافله عقب نمونه.     ...
5 بهمن 1392

سمند تيزپا

براي آخرين بار با سمند تيزپا رفتي گردش. جنگل هاي مه آلود پاسند.... اين عكست با سمند يادگار بمونه به پاس تمام خاطرات خوب و شيريني كه از ماشينمون داشتيم. كيانا و عمو آرمان عزيز ...
1 بهمن 1392

سرگرمي درام

  هنوز پلك چشمهام از اشك هايي كه ديشب ريختم درد ميكنه واي كه چقدر گريستم براي سرگرمي كه در ساعتهاي بيكاري و فراغت براي خود ساختم. چقدر بهم ريختم شب هم از دندان درد خوابم نبرد و به مدد مسكن چشم روي هم گذاشتم انتخاب فيلمي مثل‌" دهليز" و يا "هيس دخترها فرياد نمي زنند" فكر نميكنم گزينه خوبي براي گذراندن ساعات خوش فراغت در كنار خانواده بود.  نتيجه نوشت: قبل از ديدن اين فيلمها خودتون رو از نظر روحي و رواني آماده كنيد نكته مهمي كه از فيلم هيس ياد گرفتم اينه كه هميشه و همه جا و در هر موقعيتي گوشي شنوا براي تمام حرفهاي دخترم باشم حتي اگه نصفه شب منو بيدار كنه و بخواد با من درد دل كنه هيــــــس مــــمنـــوع ده...
30 دی 1392

هديه بابايي

تو اين هواي سرد يه هديه همچين گرم و نرم ميچسبه اين كاپشن هديه بابايي عزيز( ‌‌باباي باباكاوه )به كيانا جونه. دست گلشون درد نكنه ايشالا هميشه سلامت باشند. كيانا جون هم كه فعلا از طرف خانواده باباكاوه نوه دردونه و يكي يدونه ست و خاطرش بس عزيز مي باشد. حالا حالاها تا نوه بعدي دور دور ِ كيانا خانومه كيانا ازمون قول گرفته با اين كاپشن حتما يه برف بازي حسابي بريم حالا ما هم منتظر برفيم كلاهش رو هم كه سرش ميكنه ميگه عين فرشته ها شدم   ...
19 دی 1392