کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

مجازي يا حقيقي

1392/7/4 11:15
نویسنده : مامی کیانا
1,094 بازدید
اشتراک گذاری

شما هنوز اعتقاد داريد اينجا يك مكان مجازيه؟؟؟!!!!

ولي من شك دارم!!! بگم چرا؟ بگم! بگم!

اسناد و مداركش موجوده!!! اگه خواستيد بفرماييد ادامه مطلب...

من اينجا هر روز پر از انرژي مثبت ميشم، مخصوصا وقتي اينجا چيزي رو ياد ميگيرم كه تو زندگيم ميتونم اونو بكار ببرم و ازش استفاده كنم.

حالا خواه تو رفتارم و برخورد با كيانا و همسرم و خواه هنرهاي خانه داري و آشپزي و كلي مسائل ديگه كه ميتونه خيلي خيلي فضاي خونه رو عوض كنه.

 درست كردن يك پيراشكي گوشت براي شام ميتونه كلي كيانا جون رو سرگرم كنه و موجبات برانگيخته شدن حس كمك و همكاري وكنجكاوي با مامان خونه تو آشپزخونه باشه.

واي كه چه كيفي داره وقتي كيانا برام شيرين زبوني ميكنه و من هم مشغول آشپزيم گاهي اوقات از حرفهاش اين مدلي ميشمنیشخندگاهي قهقههگاهيناراحت گاهيتعجب گاهيسوال

ديشب موقع آماده كردن پيراشكي كيانا با من كلي حرف زد.

مامان من كي بزرگ ميشم؟ گفتم بايد خوب غذا بخوري... حالا حالا ها بازي كني..... درس بخوني...

مامان ميشه بزرگ شدم برام لباس عروس قرمز بخري؟؟؟؟ ميگم: قرمز؟؟؟؟ باشه

مامان من عروس بشم دامادم كي ميشه؟  ميگم : نميدونم والا خدا ميدونه؟

من دلم ميخواد بابا دامادم باشه

يخورده ساكت شدي و بعد با بغض گفتي: مامان من اگه عروس بشم بايد از اين خونه برم؟ من ديگه مال اينجا نيستم؟

گفتم : نه عزيزم تو هميشه پيش من ميموني، تو دختر خونه ما هستي و براي هميشه دختر خونه ميموني

آخه بابايي بهم گفت كه اگه عروس بشي از اين خونه ميري

خوب اشكهاتونو پاك كنيدنیشخند

همه اين حرفها رو زديم براي اينكه بريم براي يك شام خوشمزه ، پيراشكي گوشت، آموزش از دوست عزيزمون مامان فسقلي آينده و دست پخت كيانا و مامان جون.

1

 

يه چندتا مشكل داشتم شايد چون براي بار اول بود به اين مشكلات برخوردم

اول اينكه تو آماده كردن خمير مجبور شدم خيلي بيشتر از مواد لازم آرد بريزم هي آرد ريختم و هي به دستم چسبيدنیشخند تازه فهميدم روغن رو از قلم انداختمخجالت

بعد اينكه براي چسبوندن لبه هاي خمير به هم مشكل داشتم موادم خيلي روغني شده بود و وقتي خمير چرب ميشد ديگه به هم نميچسبيدکلافه

تجربه خوبي بود و براي دفعات بعد فكر كنم ديگه اين مشكلات رو نداشته باشم. همينطور چون احتياجي به نون نداشت واسه ميان وعده كيانا كه ببره مهد خيلي خوب بود.خوشمزه

دوست جوووونم ممنون براي آموزش خوب و مفيدت همينجاست كه ميگم:

"اينجا

همه چي

حقيقيه!!!!"

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

محبوبه مامان الینا
4 مهر 92 12:02
منم موافقم
اینجا همه چی حقیقیه
ولی خداییش اشکمونو در آورد کیانا من نمیخوام الینا رو عروس کنم میخوام همیشه کنار خودم بمونه!!!



آره منم نميخوام
حتي فكر كردن بهش هم افسرده م ميكنه چه برسه به اينكه اونروز بياد
محبوبه مامان الینا
4 مهر 92 12:02
راستی رفیق دوران بگم!!!بگم!!! سر اومد


جدا؟؟؟؟
راست ميگي؟؟؟؟
يعني يك نفس راحت بكشيم!!!!
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
4 مهر 92 12:46
آخیییییی
اشک چشمام رو جاری کردی دوست جووون
خیلی خیلی لذت بردم...

این شکلی اومدم تو وبلاگت، کم کم که داشتم نوشته هاتو میخوندم این شکلی میشدم تا اینکه عکس رو دیدم و !!!

خداییش خیلی خوشگل شده. من اونجا نوشتم تو روغن فراوون سرخ کنید و اینا، اما خودم تو روغن خیلی کم سرخش کرده بودم. آخه واسه شام بود و نمیخواستم زیاد چرب و چیلی بشه.

چه خوشرنگ شده. تو آردش زردچوبه یا زعفرون ریختی؟

واقعا لذت بردم... آره گلممممم... منم باهات موافقم... منم با اومدن به اینجا سرشار از انرژی مثبت و یه عالمه عشق از سمت ِ دوست میشم... از هر جای ایران ............

حرفای کیانا جون هم خییییلی بانمک بود. "کیانا عروس میشود..."
ایششششششششششششششششالا

خانومی... بازم ممنون از اینهمه ابراز لطف و دوستی ِ بی ریات که بهم انرژی ِ مضاعف داد.


جدااا
بيا بغلممممممممممم
منم اومدم هي پيراشكي خودمو با پيراشكي شما مقايسه كردم فكر كردم پيراشكي هاي خودم جزغاله شده
راست ميگي خوب شد به پاي شما كه نميرسه

يعني ميشه عروس شدن كيانا رو ببينم واااييييييي
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
5 مهر 92 3:48
سلام دوستان عزیز ما هم اسم وبلاگمون و هم آدرسشو عوض کردیم لطفاً ما رو با این اسم و آدرس جدید لینک کنین . ممنون
اسم و آدرس جدید ما :
ستایش فرشته ای از بهشت http://eshghemamanobabasheh.niniweblog.com/



باشه عزيزم حتما ميام آدرس جديدتون
مامان ثمین
5 مهر 92 16:21
سلام عزیزم خوبین وای این فسقلی ها چه زود بزرگ میشن وبفکر عروس شدن میوفتن

هنوز داشت اشکم سرازیر میشه که یهویی با نوشتتون بهم پلتیک زدیدومکث کردم
به به چه خوشمزه شده آره پیراشکی واسه بچه ها خیلی خوشمزه هست البته یه مدلش هست که با یه مدل خمیر درست میشه که نیاز به سرخ شدن نداره وتئ فر درست میشه وبرا شب واینکه کسی سرخ کردنی نمیخوره مناسبه
بهر حال عالی درست کردین وخوش سلیقه دیزاین شده بود ممنون مامانی وکیانا جووووووووووووووووون


آره خيلي زودتر از اينكه فكرشو بكنيم
ما هم نخواستيم دوستان زياد احساساتي بشن و رفتيم سراغ چيزهاي خوشمزه
آره تو فر هم خوبه روغن كمتري داره و سبك تره
ممنون از نگاه قشنگ و پرمهرتون بوس بوس
مامان شایلین جون
6 مهر 92 12:04
سلام مامی کیانا من 100% باهات موافقم چون من تو این محیط زندگی میکنم و برا هر کاری ازش استفاده میکنم و دوستای خوبی مثل شما دارم. وای کیانا جونم شایلین هم همش به فکر عروسیه و دنبال داماد میگرده.من دیگه پذیرفتم این جوجه باید شوهر کنه بره


واقعا اگه چند روز نيام اينجا احساس دلتنگي ميكنم
قربونت ما هم از داشتن دوستان خوبي مثل شما خرسنديم
قربون شايلين جونم برم فكر كن اگه عروس بشه چي ميشه بوس بوسي
مامان دو بهونه قشنگ زندگی
7 مهر 92 0:48
ميدونم که يه روز به وقت نو جوونی
ميرسه وقت دل باختن و وقت هم زبوني
ميگی به عشق اسيری
اجازتو ميگيري
ميخوای عروس بشی
قشنگترين عروس دنيا
ميزاری همه عروسکاتو واسه ما

اين آخر کاره رسم روزگاره.. ببخشد اگه اشکتو در آوردم من قبلا معنی این آهنگ رو نمیفهمیدم اما از وقتی که دختر دارم هر وقت میشنوم دلم کباب میشه امشب هم یاد این آهنگ افتادم


تو رو خدا نگووووووووووووو بغض كردم
خيلي سخته
حالا كه شما دختر هم داري پسر هم داري ولي خداييش ازدواج كدومشون برات سخت تره
پسر دوماد كردن؟ يا دختر عروس كردن؟
فكر كنم دختر عروس كردن خيلي غم انگيزه!!!!!1111

مامان نیایش
7 مهر 92 19:55
قربونت برم منم الان همین حس تو رو دارم اینکه از این همه عشق و مهر و محبتی که به سمتم روونه حس میکنم یه عالمه دوست حقیقی دارم که بهم انگیزه میدن بهم عشق میدن یکی از اون گل ها هم شمایی مهربونم آفرین به شما مان هنرمند و با سلیقه و البته با حوصله کیانا جونم رو هم ببوس که شیرین زبونه
اون مکالمات خیلی خیلی آشناست
بله بین ما هم یعنی من و نیایش و بابایی هم بارها و بارها تکرار شده امان از این ورووجکای این دوره زمونه


واي عزيزم خجالتم نديد نيايش جون عزيز ماست واقعا عين يك دوست حقيقي و يا شايد بيشتر از اون حواس و فكرمون پيششه
جدا آره ديگه خودم نمونه شيرين زبونيهاي خانوم رو خوندم قربونش برم امان از وروجك ها

مامان آروین (مریم)
11 مهر 92 8:24
به نظر من اینجا دنیای مجازی اما حقیقی است . دنیای اینجا رو با هیچ دنیایی عوض نمیکنم .

مامانی کیانا اصلا نگران عروس شدن کیاناجون نباش ، ما ده شصتی ها بعد از عروس شدنمون همیشه خونه مامان هستیم حالا فکر کن دهه نودی ها چی میشن




بله البته كه حقيقيه

واقعا يعني ميگي نگران نباشم

البته كيانا دهه هشتاديه خوب يكمي خيالم راحت شد


مامان حوریه
11 مهر 92 12:52
واقعا کیانا جون مثل فرشته ها خوشگله


واي عزيزم ممنون از لطفتون
نگاهتون زيباست
ستاره زمینی
12 مهر 92 10:40
سلام خدمت دوست خوب
ماشالا دخملی نازی دارید خدا شیرین زبون را حفظ کنه.
الهی پس بابایی دامادشه قربون این رویا قشنگتون دخملی منم ازین فکرا میکنه.


ممنون عزيزم
دخترهاي اين دوره زمونه خيال پردازي ميكنن در حد تيم ملي
مامان آروین (مریم)
25 مهر 92 16:37
لطفا تلگراف خود را چک نمائید .


به روي چشم حتما
مامان ملیکا جون
27 مهر 92 0:56
آفرین به کوکب خانم خودمون
انشاالله در اسرع وقت میپزیم و میخوریم


كوكب خانوم رو خوب اومدي
واي چقدر خنديدم
ايشالا