همكلاسي
مدتي بود در حال تحقيق و جستجوي كلاس زبان براي كيانا جون بودم آخه مربي زبان مهد خيلي ازت راضي بود و هميشه شاگرد اول كلاس زبان بودي واسه همين ازم خواست مسئله يادگيري زبان رو براي كيانا جون جدي بگيرم.
بعد از تحقيق و تفحص هاي زياد و راهنمايي هاي اهل فن تصميم بر اين شد كه شما رو تو كلاس هاي زبان مادر و كودك موسسه سيمين كه يك پروژه جديده ثبت نام كنم ...
طبق معمول بقيه در ادمه مطـــــــــــــــلب
كلاس هاي زبان مادر و كودك براي سنين 4 تا 7 سال برگزار ميشه و روش اون براي آموزش زبان انگليسي بر پايه مكالمه و تعاملهاي روزمره است.
كودك با محاوره هاي روزانه و تعاملهايي كه در طول كلاس با مربيها و همكلاسيها خواهد داشت زبان انگليسي را بصورت اكتسابي خواهد آموخت و البته حضور مادر در اين كلاسها اجباري بوده و كمك بسزايي هم در يادگيري كودك دارد و هم مادر بطور كاملا ملموس در مسير روند آموزش قرار ميگيرد...
البته اين دوره امتحانشو پس داده و اولين گروه از كودكان دوره خودشون رو با موفقيت به پايان رسوندن.
ديروز جلسه معارفه با آقاي دكتر كسائيان بود و با كتاب و سي دي ها و شكل و طريقه آموزش آشنايي پيدا كرديم و نكات لازم گفته شد.
و جالب اين بود تو كتابي كه در اختيارتون گذاشتن حتي يك لغت هم ديده نميشه و بيشتر مثل كتاب كارهاي مهدكودكه.
در حين صحبت هاي آقاي دكتر شما هم كنارم خيلي خانوم نشسته بودي و نقاشي ميكشيدي و چقدر هم ذوق كردي از اينكه من و تو با هم همكلاسي ميشيم.
اين هم از كتاب و سي دي آموزشي + هديه من و بابا به شما (تخته وايت برد و ماژيكهاي رنگ و وارنگ )واسه اين كه يه دووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونه اي
و پيراهني كه تا دقايق آخر داشتم دكمه هاشو ميدوختم تا تموم كار بشه و به كلاس امروزت برسه و يك ژست به قول خودت سيندرلايي
حياط نوشت:
انگورهاي درخت همسايه كه بر نيمي از حياط ما سايه افكنده