کیانا میگه؟(6)
برام یک سورپرایز دوست داشتنی بود وقتی کیانا منو " مامان مونا" صدا زد. حالا وقتی ازش میپرسم اسم مامان چیه؟ لبهاشو غنچه میکنه میگه " موونا ". هر وقت هم خواسته ای ازم داره منو مامان مونا صدا میزنه.
تازه خودش هم " نانا بابایی " یعنی کیانا بابایی معرفی میکنه آخه نمیتونه حرف "ک" رو تلفظ کنه واسه همین هم اسم باباکاوه رو خیلی خوب نمیتونه ادا کنه.
وقتی ازش میپرسیم چندسالته با انگشتهاش دو رو نشون میده و میگه دوسال. البته دخترم خیلی عجله داره هنوز بیشتر از یک ماه مونده تا دو سالش بشه ولی خوب دیگه!!
وقتی بهش میگم ساعت چی میگه؟ میگه " تیک تاک "
شعر تاب تاب تاب بازی رو هم خیلی خوب میخونه :
تاب تاب تاب بازی خدا منو نندازی
اگه اگه بندازی بغل بابا بابا بابا بندازی ( آخه باباش رو این قسمت خیلی حساسیت نشون میده دوست داره همیشه بگه بابا گاهی اوقات هم قاطی میکنه میگه بابا مامان بندازی)
شعر حسنی نگو بلا بگو رو هم با همکاری من میخونه و جالب ترین قسمتش این که وقتی ازش میپرسم:
حسنی میای بریم حموم؟ میگه :" نه میام نه میام"
سرتو میخوای اصلاح کنی؟ میگه:" نه میام نه میام"
شعرهای اتل متل، عروسک قشنگ من، یک توپ دارم قل قلیه رو هم نصفه و نیمه بلده و یه جاهاییش رو با آهنگ میخونه.
راستی کیانا عاشق قلقلک بازیه. من هم موقع قلقلک بازی شعر لی لی لی لی حوضک رو واسش میخونم. حالا خودش یاد گرفته و هر وقت میخواد بازی کنه انگشتهاشو مثل دوتا پا میکنه و یواش یواش میاد پیشم بعدش میگه: لی لی حوضک آب بخوره افتاد و شروع میکنه به قلقلک دادن و اول از همه خودش از خنده ریسه میره!!
کارت بازی و پازل حیوانات رو هم خیلی دوست داره و میگه : مامان بیا خات بازی(کارت بازی). تازه با عروسکهاش هم کارت بازی میکنه و اسم تصاویر رو ازشون میپرسه و بعدش خودش جواب میده.
پازل رو هم میاره با اینکه دیگه پازلشو از حفظ شده مثلا سر گاو رو به پاهای جوجه وصل میکنه و در حالیکه انگشت اشارشو به اینور و اونور میبره به من میگه: نه نه نه. هونطوری که من روزهای اول بهش یاد میدادم .با تخم مرغ های هوش هم همونطوری بازی میکنه.
با این کلیدها هم خیلی خوب بازی میکنه اولش از اینکه نمیتونست کلید رو بزاره توی حلقه ها خیلی حرص میخورد ولی حالا خیلی خوب کلید رو میچرخونه و همه حلقه ها رو تو نخ میکنه.