کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

کیانا فرشته خونه ما

بهار92

اين چهارمين عيده كه كيانا شگين ماست يعني قبل تحويل سال با قرآن و گل ميره بيرون و بعد تحويل سال مياد تو خونه  اييييييييينجورييي بعد تحويل سال هم رفتيم خونه بابابزرگ سيدكمال و بعدش هم رفتيم بهشهر پيش باباحسن. فردا هم برگشتيم خونه آخه  قرار بود دوم فروردين يك جشن تولد بزرگ واسه  كيانا جونم بگيريم. تو پست هاي بعدي عكسهاشو ميزارم . ...
22 فروردين 1392

سلام سلام

 سلام سلام خاله بزغاله * علیک سلام خاله بزغاله *  بچه می خوام خاله بزغاله *  بچه نداریم خاله بزغاله * پس اینا چین خاله بزغاله *  دسته گلن خاله بزغاله * یکی شو می خوام خاله بزغاله * کدوم و می خوای خاله بزغاله * این و می خوام ............ هورااااااااااااااااا   واي كه تو يك صبح بهاري يك عالمه بچه ناز و خوشگل با صداي رسا تو حياط مهد با اين بازي پر از جنب و جوش چقدر به آدم انرژي ميدن. به زودي با پست هاي جديد و بهاري برميگرديم ...
20 فروردين 1392

تبريك از نوع ني ني وبلاگي

از همينجا از مديريت ني ني وبلاگ هم تشكر ميكنم به خاطر تمام امكاناتي در اختيارمون گذاشته. راستي به تموم دوستاني كه امروز بدنيا اومدند: مهبد جون، آنيتاي عزيز، شميم جون، ترنج خوشگل،حسام عزيزو محمد متين مهربون تبريك ميگم . ايشالا 120 سالگيتونو همينجا تو ني ني وبلاگ جشن بگيريم ...
23 اسفند 1391

هوراااا عيدي

به مناسبت آغاز سال نو مهد كودك تقويم ديواري با عكس بچه ها برامون طراحي كرد و به خانواده ها عيدي داد.     عيدي بعدي هم يك كارت تبريك سال نو خوشگل با كمك بچه ها .   عيدي بعدي هم عكاسي تو خود مهد بود كه پرسنل زحمتكش مهد سفره هفت سين  انداخته بودند و با بچه ها جشن هفت سين داشتند. ازمون خواستند لباسهاي خوشگل  بپوشيم تن بچه ها تا جشن بگيرند. من هم كه واسه تولد كيانا جونم خودم براش پيراهن  درست كرده بودم تنش كردم و واي كه چقدر ذوق داشت عزيز دلم.   خيلي پيراهنشو دوست داره همش تو خونه ميگه مامان لباس عروس قرمزه رو ت...
23 اسفند 1391

بدون عنوان

خواستم آهنگ تولدت مبارك رو بذارم روي وبلاگت ولي گفتم چه آهنگي زيباتر از صداي خوش كيانا جونم كيانا تقديم ميكند: تولد تولد تولدت مبارك    بيا شمع ها رو فوت كن تا صد سال زنده باشي زنده باشي (في البداهه از خود كيانا)بادكنك هاي رنگي       دوست دارم قشنگي ني ناي ني ناي ني ناي ناي(خودم هم نميدونم چي ميخونه فقط خودش ميدونه داره از خودش شعر ميگه)   قالب وبلاگ ساخت کد موزیک آنلاین ...
23 اسفند 1391

تفلد عيد شما مبارك

واي كه امروز چه روز قشنگيه. سومين سالروز مادر شدنم.   كيانا جونم، مهربونم، خودت ميدوني كه چقدر عاشقتم،   ميدوني بودن با تو براي من با يه عالمه خوشي مساويه،    ميدوني نباشي ميميرم،   ميدوني وقتي دستاي كوچيكتو توي دستام ميذاري دلم آروم ميگيره و زندگي براي من قشنگ تر ميشه،    ميدوني تموم دنياي مني،   ميدوني وقتي با چشمهاي پرمحبتت به من نگاه ميكني تموم غصه هارو از دلم پاك ميكني و طلسم غم رو ميشكوني،   خودت ميدوني كه خيلي گلي، خيلي مهربوني،ميدوني كه فرشته خونه مايي.   راستي يادم رفت بگم تفـلد عيد شـما مبــــ...
23 اسفند 1391

3 سال چه زود گذشت!!!!

  امروز از کنار بیمارستانی که کیانا اونجا بدنیا اومده بود گذشتیم و خاطرات رو مرور کردیم چقدر کیانا لذت برد و ذوق کرد. یاد روزهای قبل از زایمان، پیاده روی با باباکاوه تو پارک و کوچه های اطراف خونمون. چه دوره خوبی بود هر شب بعد پیاده روی باباکاوه یک فیلم از اون ایرانی ایرانیش از سوپری سر کوچمون میگرفت.با بازیگرهای معروفش مثل احمد پورمخبر و جواد رضویان و ... با هم میشستیم و نگاه میکردیم. درواقع یک کلوپ خونگی راه انداخته بودیم و هرکسی میومد خونمون چندتایی رو با خودش میبرد. گاهی اوقات واقعا حوصله مون سر می رفت. مدتیه که دیگه از فیلم گرفتن و فیلم دیدن خبری نیست. من همیشه عاشق روزهای آخر سال بودم. شور و شوق...
22 اسفند 1391

پرسش؟؟؟؟؟؟؟؟ و پاسخ!!!!!!!!

  درتوضيح اين عكس هم بايد بنويسم اين دانشمند كوچك ما هرچي لباس دم دستش بياد روي هم ميپوشه تا جايي كه ديگه لباسها تو تنش گير ميكنند و پايين نميرن. بعد با جيغ و فرياد درحالي كه سرش تو يقه لباس گير كرده از ما كمك ميخواد اين هم يكي از اون روزهاست تا تونسته لباسها رو روي هم پوشيده!!!!!!!!!!!!!! مديريت مهد كيانا ديروز يك جلسه پرسش و پاسخ با يك خانم دكتر روانشناس كودك برامون گذاشت. واي كه چقدر عالي،مفيد و پربار بود. همه مامان ها قبل از شروع جلسه كلي سوال و مشكل با بچه هاشون داشتن و خودشون آماده كرده بودند تا سوالاتشون رو مطرح كنند. جالب اينجا بود كه با جوابهايي كه خانم دكتر ميدادند متوجه مي شديم منشا٩٠% مشكلات فرزندانمون از ...
21 اسفند 1391

كي از همه بلندتره؟؟

  من و بابا سرگرم ديدن تلويزيون بوديم و كيانا هم مشغول بازي با لگوهاش. كيانا با صداي بلند توجهمون رو به خودش جلب كرد؛ منو نيگا كنيــــــــــــن من خيـــــــلي قدبلند شدم از بابا هم بزرگتر شدم!!!!! اي كلك چطوري يكدفعه اينقدر بزرگ شدي!!!! به بازيش ادامه ميده. دوباره با صداي بلند ؛ نيگاه كنين من چه ساختمون بلندي درست كردم؟؟ ايندفعه واقعا تعجب كرديم!!! كيانا چطوري برج به اون بلندي درست كردي؟ قدت به اون بالا رسيد؟ اول رو زمين درستش كردم بعد بلندش كردم اينطوري!!!!!! بپـا برجت ريزش نكنه مهندس!!!!!! ...
9 اسفند 1391