از مهد آموختم (5)
ديروز صبح اينجا كلي برف باريد اما بعدش بارون اومد و برف ها آب شد باباكاوه رفت مهد دنبال كيانا. كيانا هم با يك نايلون پر برف اومد خيلي از ديدن برف ذوق كرد و تو راه وقتي دونه هاي برف ميخوردن به شيشه ماشين سعي ميكرد با دست اونارو بگيره تو حياط هم كمي برف نشسته بود كيانا هم با كلي خوشحالي: مامان خونه ما هم برف اومده!!! قبل از اينكه بريد ادامه مطلب بگم كه لطفا به گيرنده هاي خودتون دست نزنيد اشكال از حنجره خواننده ماست. عكس گرفتن و كل كل كردن هام با كيانا سر نگاه كردن به دوربين كم بود حالا موقع ضبط كردن صداش هم كلي بايد باهاش سروكله بزنم كه : مامان هر وقت گفتم شروع بخون. ...
نویسنده :
مامی کیانا
12:45