کیانا در آتلیه
بعدظهر یک روز بهاری به اتفاق امیرمحمد و ریحانه(دخترخاله و پسرخاله ) و کیانا جونم رفتیم آتلیه. کیانا خیلی از آتلیه خوشش اومده بود و حسابی شیطنت می کرد انگاری بردمش شهربازی.فکر نمی کردم جلوی دوربین بتونه ژست خوبی بگیره ولی اونقدر هیجان زده و خوشحال بود که همه لحظه ها رو لبش خنده و توی چشماش پر از شیطنت بود این هم عکس های نازنازی کیانای مامان.
(٢)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی